مریم جان مطمعنم همسر شما و همه بچه ها خوب و خیلی ام اقان ......گفتم که فقط احساس میکنم اینطوری اذیت میشه گفتم ببینم چیکار کنم به نظرتون
خوب وقتی میگی همیشه همینطور بوده لابد ذاتا اینطوریه دیگه
گلبرگم درکت میکنم آجی عزیزم چیز خاصی نیست کم کم بهتر میشه به نظر من باهاش صحبت کن بگو عزیزم اگه مشکلی خدایی نکرده پیش بیاد سریع بهت میگم پس خودت رو اذیت نکن چون اینجوری منم اذیت میشم
همسر منم همین طوریه البته نه به این حساسی
مریسا گلی چشم امشب بهش میگم
راستی نظرت رو اسم بچه چی شد تاپیک زده بودی بالاخره ارشیدا میزاری یا نه
همسر شما احتمالا خواب سبکه،شایدهم کمی استرسی،سعی کن بهش آرامش بدی و حرکاتت هم نصفه شب شاید پرسرو صدا باشه
زهره خانمی حقیقتش من خوشم نمیاد اما همسرم بی نهایت دوست داره ...پریشب تو خواب میگف ارشیدا بابا 
اری ...اون شوهر ایده اله بعضی شبا پامیشه بعضی شبا سایلنته
مریمم جان چشم ....به جون خودم انقد اروم بیدار میشم که اون نفهمه
شوهر من بعضی شبا اینجوری میشه بعضی شبا هم نه اگه بمبم منفجر بشه نمیفهمه
ی شبا اینجوری میشه بعضی شبا هم نه اگه بمبم منفجر بشه نمیفهمه
.
چطور اخه نگرانی شبایی که من پا میشم از خواب وقتی شوهرم میگه چیه و نگرانمه من ذوق مرگ میشم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
37 ثانیه پیش
38 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
