2777
2789
عنوان

کیا داغ جوان دیدن؟

| مشاهده متن کامل بحث + 452 بازدید | 27 پست
ممنون.داداشم.سر پایان نامه ش استادش خیلی اذیتش کرد


علت فوتشون به پایان نامه مربوط بود؟

گفتید که تصادف کردن

خداوندا به من علم عطا فرما که بدانم و در پس آن قدرتی که به عمل برسانمش. در جمع ناحقان قرارم نده در صورتی که سخن و علمم حق باشد؛ و بصیرت افتراق این دو را ارزانی دار. و بینشی عطا فرما که اگر نمیدانم سکوت کنم
علت فوتشون به پایان نامه مربوط بود؟ گفتید که تصادف کردن

نه.گفتم سکته کرد

اگر مقدوره برای آرامش روح برادر جوون‌مرگم صلوات بفرستید.    با زور و دعوا و تهدید ازدواج کردم. از اون روز دیگه رنگ خوشی ندیدم. تمام آرزوهایی که داشتم و در مسیرشون بودم دود هوا شد. شوهرم و خانواده‌ش نمی‌تونستن تحمل کنن موقعیت منو. نمیتونستن خودشون رو بالا بکشن، منو محکم کوبیدن زمین. از اون روز نماز و چادرمو گذاشتم کنار. دیگه هیچ امیدی ندارم. هرشب وقت خواب یه دور سناریو می‌چینم که خودم و بچه‌هام قرص بخوریم و بخوابیم و صبح بیدار نشیم. دلم شکسته. ده سال از جوونیم تباه شد. میشه یه روز از دست این مرد خلاص بشم؟ یا قراره این آرزو رو هم به گور ببرم؟

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

اه لعنت به تصادف  ده سال پیش داداشم پارسال هم بابام اونم تصادف  داغ پدرم پیرم کرد پیر😭 ...



خدا رحمتشون کنه. چند سالشون بود برادر و پدرتون؟

چرا بیشتر داغ پدر پیرتون کرد؟

خداوندا به من علم عطا فرما که بدانم و در پس آن قدرتی که به عمل برسانمش. در جمع ناحقان قرارم نده در صورتی که سخن و علمم حق باشد؛ و بصیرت افتراق این دو را ارزانی دار. و بینشی عطا فرما که اگر نمیدانم سکوت کنم
علت فوتشون به پایان نامه مربوط بود؟ گفتید که تصادف کردن

استاده چندبار عقب انداخت دفاعشو. آخرین بار تو جلسه دفاع زنگ زد گفت تب دارم مریضم نمیتونم بیام... خیلی فشار اومد بهش و...

اگر مقدوره برای آرامش روح برادر جوون‌مرگم صلوات بفرستید.    با زور و دعوا و تهدید ازدواج کردم. از اون روز دیگه رنگ خوشی ندیدم. تمام آرزوهایی که داشتم و در مسیرشون بودم دود هوا شد. شوهرم و خانواده‌ش نمی‌تونستن تحمل کنن موقعیت منو. نمیتونستن خودشون رو بالا بکشن، منو محکم کوبیدن زمین. از اون روز نماز و چادرمو گذاشتم کنار. دیگه هیچ امیدی ندارم. هرشب وقت خواب یه دور سناریو می‌چینم که خودم و بچه‌هام قرص بخوریم و بخوابیم و صبح بیدار نشیم. دلم شکسته. ده سال از جوونیم تباه شد. میشه یه روز از دست این مرد خلاص بشم؟ یا قراره این آرزو رو هم به گور ببرم؟
نه.گفتم سکته کرد



با استادش بعد چه برخوردی کردین؟

چیزی نگفت بعدش استادش؟


خداوندا به من علم عطا فرما که بدانم و در پس آن قدرتی که به عمل برسانمش. در جمع ناحقان قرارم نده در صورتی که سخن و علمم حق باشد؛ و بصیرت افتراق این دو را ارزانی دار. و بینشی عطا فرما که اگر نمیدانم سکوت کنم
با استادش بعد چه برخوردی کردین؟ چیزی نگفت بعدش استادش؟

راه دور درس میخوند. بابام انقدر شکسته شد انقدر حالش بد بود حتی نرفت اون شهر وسایلشو برداره بیاره.اسم اون شهر میاد حالش بد میشه.

اگر مقدوره برای آرامش روح برادر جوون‌مرگم صلوات بفرستید.    با زور و دعوا و تهدید ازدواج کردم. از اون روز دیگه رنگ خوشی ندیدم. تمام آرزوهایی که داشتم و در مسیرشون بودم دود هوا شد. شوهرم و خانواده‌ش نمی‌تونستن تحمل کنن موقعیت منو. نمیتونستن خودشون رو بالا بکشن، منو محکم کوبیدن زمین. از اون روز نماز و چادرمو گذاشتم کنار. دیگه هیچ امیدی ندارم. هرشب وقت خواب یه دور سناریو می‌چینم که خودم و بچه‌هام قرص بخوریم و بخوابیم و صبح بیدار نشیم. دلم شکسته. ده سال از جوونیم تباه شد. میشه یه روز از دست این مرد خلاص بشم؟ یا قراره این آرزو رو هم به گور ببرم؟
پسرعموم ۲۹ سرطان خون😔


خدا رحمتشون کنه. روحشون شاد

خداوندا به من علم عطا فرما که بدانم و در پس آن قدرتی که به عمل برسانمش. در جمع ناحقان قرارم نده در صورتی که سخن و علمم حق باشد؛ و بصیرت افتراق این دو را ارزانی دار. و بینشی عطا فرما که اگر نمیدانم سکوت کنم
برادرم 24سالش بود  سرطان 22سال گذشته


خدا رحمتشون کنه.

22 سال پیش بوده؟

خداوندا به من علم عطا فرما که بدانم و در پس آن قدرتی که به عمل برسانمش. در جمع ناحقان قرارم نده در صورتی که سخن و علمم حق باشد؛ و بصیرت افتراق این دو را ارزانی دار. و بینشی عطا فرما که اگر نمیدانم سکوت کنم

تک پسر 2 ساله ام همین 3 ماه پیش با تصادف فوت کرد.

جیگرمو خون کرد. 

تا چهلمش هر روز می‌رفتیم سر مزارش 

الان کمتر میریم 

ولی همیشه به یادشم و خنده هاش، صحبت هاش،  تو ذهنمه.

لباسا و عروسکاش که می بینم آتیش میگیره قلبم...


همیشه هم تو خوابم میاد.... 

داغ فرزند خیلی سخته اونم خردسال :(



ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز