نق زد که چرا جمعه منو خراب کردی من چه گناهی کردم
جاروم موند فلان شد
گقتم مامان من از کجا بدونم میخواد بیدار شه بعدشم تا تو گفتی من برگشتم دیگه
نه تو ملاحظه تداری شعور نداری
گفتم مگه من چکار کردم
برگشت گفت کارام مونده
گفتم دارم کمکت میکنم دیگه
ظرفاتو میشورم جاروتم میکشم
گفت منت سرم نذار
بچه رو میاری میری ملاحظه نمیکنی
هی گفت و گفت تا قاط زدم گفتم مامان من الان میرم انکار اضافه م دستکش رو پرت کردم تو سینک رفتم که بچه مو بردارم اومد هولم داد تو راه رو گفت خودت برو گمشو
گفتم بچه مم بده
گفت عوض اینکه معذرت خواهی کنی برگشتی دادم میزنی گفتم مگه چکار کردم معذرت بخوام
یه کشیده خوابوند تو صورتم