آن روز را خوب به یاد دارم وقتی چهره ا ت را دیدم خنده ام گرفت ،تصور میکردم کمتر از یزیدبن معاویه نبینم ،ولی نمیدونم چرا خندیدم!....
بار اولم بود که عکست را میدیدم .یادت هست؟
یک شب فیلمی دیدم فیلمی که اشک چند خانواده ایرانی را درآورده بود! آن موقع نمیشناختمت ،نمیدانستم که چکاره ای!کاش هیچوقت با تو آشنا نمیشدم😔(در کودکی یکبار دیده بودمت،ولی بپرسیدم این کیه..)
یادت هست وقتی به خوابم آمدی و حلالیت میخواستی ؟ یادت هست به من گفتی کمکم کن.....
فردا که از خواب بیدار شدم تصمیم گرفتم کاری کنم .کاری که با انجامش دیگه به خوابم نیایی!
باز فردا شب خوابت را دیدم میخندیدی مثل یک نوجوان.خوشحال شدم که حداقل توانستم کاری انجام دهم تا دران دنیا راحت تر باشی🙃
من خندیدم... به روی تو خندیدم .تنها کاری بود که از دستم بر می آمد .نمیدانستی این خنده من از صد گریه غم انگیز تر است .😔🖤
واقعا خنده من برای چه بود؟ دلم میسوخت ناراحت بودم... تو دیر فهمیدی ،دیر پشیمان شدی ،حیف که من کاری از دستم بر نمی آمد نخواستی بینی نخواستی بشنوی !به تو حق میدهم اگر صدای هق هق بچه هارا از سر دلتنگی درک نکنی به تو حق میدهم که صدای ناله پدری را نشنوی ..... حق را به تو میدهم که جگر سوخته مادری را نبینی 😔🖤 حق را به تو دادم چون کور بودی کر شده بودی!
ومن فقط نگاهت کردم و خندیدم .....بارها به چشامت خیره شدم باره ها به عکست ز ل زده ام ولی ندیدم! مهربانی را ....دوست داشتن را .... عشق را ....در چشمانت ندیدم!یادت هست؟. کاش هیچوقت تو را نمیشناختم
من اشک ریختم هم برای تو هم..... از خودم عصبانی شدم که کاش حداقل میتوانستم کاری کنم .کاش می فهمیدی .... نوش دارو بعداز مرگ سهراب چه فایده دارد ؟🖤
یادت هست که گفتم خوب به پشت سرت نگاه کن مسیر زندگی ا ت را با دقت ببین ...ببین چه کار کرده ای !اصلا از خودت نپرسیدی چه شد که من به اینجا رسیدم ؟
کاش میتوانستم دردم را با کسی قسمت کنم کاش به یک لبخند اکتفا نمیکردم ... کاش سرنوشت زندگیت را من مینوشتم 😔 به تو حق میدهم همان ویژگیت برای نابودی چند خانواده بس است 🖤💔 (شمع سوزان تو ام این گونه خاموشم مکن از کنارت میروم این گونه فراموشم نکن) تو همانی بودی که در هشت سالگی دست فروشی میکردی همانی بودی که در نوجوانی با دوستانت لات کوچه خیابون بودید همانی بودی که .... حالا خوب ببین از کجا به کجا رسیده ای!و من خندیدم به روی تو .... خنده ام صدها حرف دارد ....😔🖤 (این داستان یک فرد واقعیست )