من زیاد حساسم یا شما هم اینجورید ؟
من عروسی نکردم خب چند روز پیش رفتم خونه پدر مادر همسرم. تازه اومده بودم نشسته بودم .مادر شوهرم دستش بند بود تو اشپز خونه پدر شوهرم گفت بلند شو برو کمکش 🙄 منم از جام بلند شدم رفتم گفت والا کاری ندارم فقط ظرفا جابه جا میکنم منم برگشتم نشستم.
بعد از میوه خوری من ظرفا رو بلند کردم ببرم اشپزخونه پدر شوهرم گفت اینو بزار جاش اونا رو ببر🥴
رو مخ مه احساس میکنم سعی داره بهم دستور بده چیکار کنم نکنم هر چند که من از خانواده مرفه ای هستم اصلا زیاد کار خونه انجام ندادم.انتظار این شیوه صحبت ندارم
نظر شما چیه؟