میفهمم
وقتی خودش نمیخاد دیگه موندن تو اون زندگی اشتباهه
ببین من خانوادم پشتم بودن ولی ازینا ک فقط،بشینم خونه بیرون نرم اصلا
وض مالی هم معمولی....
هنوز طلاق نگرفته بودم تو اقدام بودم داداشمم برگشت بهم گفت ما اینجا ابرو داریم
ینی حواست باشه بیرون رفتنو سرکار رفتنو خوش گذرونی و....
ازین چیزا نداریم
فهمیدم اگه برم باید زندانی شم
خودمم ن سواد درستو حسابی دارم ن هنر ن کسی ک بتونم برم پیشش تا حمایتم کنه
دیدم بشینم سرجام بهتره
حداقل ی شوهر دارم تااینکع جداشمو هرکی بیاد ی چیزی بهم بگه
میدونی چی میگم