سلام دوستان.من ی دختر جوون هستم که در یک خانواده معمولی از هر لحاظ هستم.افسرده و استرسی و ناامید هستم(میتونستم پز نداشته هامو بدم اما صادقانه گفتم چون فهمیدم تو چشم و هم چشمی فقط عذابه).چیزی ک یکمی اینروزا بهمم ریخته موضوع ازدواجه.مثلا چند وقت پیش ی پست اینستا بود ک مصاحبه کرده بود با چنتا دختر و مادر و پدر ک با پسری ک ۴ یا ۵ میلیون حقوق داره ازدواج میکنید؟دخترا همشون گفتن اره و خانواده هام بیشترشون گفتن ن.چیزی ک باعث شد من مغزم درگیر بشه این بود ک ایا من هم ازدواج میکنم ک جوابم این بود که من نمیتونم ینی اونقد صبر و تحمل ندارم و دست خودمم نیست کلا از بچگی هم زود گریه و بغض میکردم و از بچگی تقریبا افسرده بودم.و از مواردی ک میترسم یکیش بدهی و قرض و قبض و ایناست همش باید نگران باشی که نکنه یوقت صاحبخونه بیاد بندازتتون بیرون و بحث و دعوا بشه.راستش ن اونجوری لوندم ن خوشگلم ن اخلاقم خوبه.از همه چی استرس میگیرم.راستش دلم نمیخواد پولداری معیارم باشه چون ته قصه رو میدونم ولی از ی طرفم میبینم چاره ای ندارم البته ادم پولدار نمیاد مارو بگیره ولی وقتی میبینم زن و دخترای پولدارا بدون استرس و نگرانی خرید میکنن راحت زندگی میکنن ی ذره دلم میگیره.راستش تازگیا از ازدواج خیلی بدم میاد.خدا خودش کمکم کنه
اینجوری فک نکن خیلی ناامیدی دختر خوب باید بزندگیت اول امید بدی
والا نمیدونم چجوری.البته کلا از اول بچگیم اینطوری بودم و پدر مادرمم خیلی اهمیت ندادن ب این مشکلم و همش گفتن ن درست میشه و الان یکساله هر روز گریه میکنم و حوصله هیچیم ندارم و همش دارم حرص میخورم و قیافم اویزونه