شوهرمن با من تفریح میره دایم هم نامزدی منو میبرد خونشون نمیزاشت کنارش نباشم البته اوایل مثل نامزد شما بود اما با جمع مشکل داشت میگفت خجالت میکشم بعداهم هرجا میخاستیم کادو ببریم میگفت مگه فلانی چیکار کرده برامون فک کن تولدا نمیومد میگفت مگه فلانی برای من چیکار کرده پدرمو دراورد خلاصه منو همه جا میبرد همه جا ولی مهمونی و اینا 🥴
شاید میترسه بیفته تو خرج
یعنی دو هفتست عقد کردی انقدر کشمکش و دعوا دارید، عزیزم اوایل اوج شکل گیری عشق و علاقست ،زیاد حساسیت به خرج نده ممکنه به مرور خدای نکرده از هم سرد بشید، هرچیزی اندازه ای داره بیرون رفتن تفریح کردن مهمونی رفتن، یه کم فرصت بده شاید خودش پیشنهاد داد
حالا پا به پا که نمیشه گفت. ولی خب بد نیس
خیییلی سر این جنگ داشتیم و گفتم بیشتر من اذیت میشدم و اکثرا حرف اون میشد. شوهرم بیشتر بخاطر لجبازی میگفت خرف اون بشه منو درک نمیکرد. منم زیاد درکش نمیکردم. بخاطر همین میگم شاید شما نتونید خودتونو به همدیگه بشناسونید. بزارید یکی دیگه این کارو کنه تاثیرش بیشتره
نه منظورم اینه ک هر ۲ هفته پیشنهاد دیدار میده من بهش هر سری فرصت میدم خب همینه هر سری ک میریم بیرون با خودم میگم خدا میدونه سری بعد کی دوباره بیایم بیرون واسه همینه ک اذیت میشمو حالم تو این رابطه خوش نیست
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
44 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
