از یه طرفم ب نظرم این دوره اینا ک میرن خواستگاری سنتی خیلی ادما ب درد بخوری نیستن چون خودم چندتا خ.استگار سنتی داشتم زیاد جالب نبودن
در کل کدوم بهتره؟
اسم کاربریم اسم یه قهوه خونه تو راه سامونه، سامون اسم یکی از شهرای استانمونه، نمیدونمم چرا گذاشتم رو نام کاربریم ولی راضیم ازش، خدایا مرسی برای همه چیز دوست دارم، هر لحظه خداروشکر.
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
قبل از اینکه امضام رو بخونی یه حمد و صلوات مهمونم کن🌱🍃کنکوری ۱۴۰۰اگر موفق شدی راهنماییم کن چطوری موفق بشم .🙏🏻🙂می خوام یه دختر گوگولی باشم که شبا عروسکاش رو می گیره تو بغلش می خوابه 🙂 می خوام بچه باشم تو جامعه ای مشکلات دوبرابر سنمن .آقا من دلم می خواد دختر خونه باشه بچه خونه باشم نه زن خونه 🙂می خوام دغدغم باشه تموم شدن چیپسم و کیک خامه ای هام 😅نه جواب ندادن و نگرانی از ترک کردن کراشم 😶💔 آقا من می خوام جوراب گل کلی بپوشم موهام خرگوشی ببندم بپرم تو آغوش داداش و خانواده ای که هرگز بغلم نکردن 🤦درد می دونی یعنی چی ؟اون قدر نقطه خالی داشته باشی که نمی تونی برای پر کردنشون توازن برقرار کنی 😇امیدوارم حال همه خوب باشه
خانم هستم 🍁خوب بودن و بدبودن فقط برچسبیه که ادما روت میزنن بر اساس میزان نفعی که براشون داری. 🌸🌸(خطاب به یه عده اگه اهل دعوا و عقده گشایی هستی سرت به سنگ خورد چون من جواب نمیدم بگرد دنبال یه قربانیه دیگه خدا نگهدار 😛)
سنتی یا دوستی فقط یه شیوه اشناییه، شما هم هر موقع علاقه و شناخت کافی از طرفت به دست اوردی ازدواج کن!
تو اشنایی سنتی کل رگ و ریشه طرف رو میشناسی چند ماه وقت بذار برای پیدا کردن شخصیت خودش
من همیشه محترمانه و با ادب نظرمو بیان میکنم. هر جا ادب نشون دادم و بی ادبی دیدم عین خودشون رفتار نمیکنم و نمیگم با هرکی عین خودش، فقط به این فکر میکنم که من از یه گوساله توقع ادب ندارم! چون اون تو طویله بزرگ شده، از طرفی بین گاوها هم رشد کرده! در مورد خیلیا هم همینطوره. مراقب شخصیت خودتون باشید🤩🌹سر تا پایم را خلاصه کنندمی شوم "مشتی خاک"که ممکن بود "خشتی" باشد در دیوار یک خانه، یا "سنگی" در دامان یک کوه، یا قدری "سنگ ریزه" در انتهای یک اقیانوس، شاید "خاکی" از گلدانیا حتی "غباری" بر پنجره! اما مرا از این میان برگزیدند :برای" نهایت"برای" شرافت"برای" انسانیت"و پروردگارم بزرگوارانه اجازه ام داد برای :" نفس کشیدن "" دیدن "" شنیدن "" فهمیدن "و ارزنده ام کرد بابت نفسی که در من دمیدمن منتخب گشته ام :برای قرب برای رجعت برای سعادت من مشتی از خاکم که خدایم اجازه ام داده:به انتخاب، به تغییر ، به شوریدن، به" محبت "