۱۴ تا النگوهامو برداشته برده داده به برادرشوهرم بدون اینکه به من بگه
امروز رفتم سراغ طلاها تا بپوشم‌میخواستم برم مهمونی دیدم النگوهام نیست انقدر ترسیدم اما دیدم بقیه هست.بهش گفتم میگه آره چند روز پیش بردم دادم داداشم نیاز داشت😐😐😐😐گفتم زنش طلاهاش سر جاشههه چرا مال منو بردی از مال زنش می‌فروخت.میگه زنش طلاهاشو‌میندازه نمیشد از دستش دراره مال تو توی گاوصندوق هست احتیاجی نداری بهش
وای خدایا دارم سکته میکنم.حداقلش باید قبل از اینکه ببره بهش بده بهم میگفتتتتت
میگه تو خیلی به فکر مادیاتییییی.درست میگهههه؟
