چن ماه که بالای سوراخ نافم یه طرفش ورم کرده قبلا درد داشت الان هرازگاهی درد داره چ دکتری باید برم جراح عمومی ؟داخلی؟ میشه لطفا راهنماییم کنید مچکرم
هنوز مادر نشدم،اما میدانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده.دلم لک زده برای کودکی که جای خالی اش تنها دغدغه زندگی ام شده.دلبندم هنوز ملاقاتت با خدا تمام نشده!تمام گفته ها وناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تورا در آغوش بگیرم.بیا ک دیگر تاب نگاهای سنگین جماعت را ندارم!بیا و در مقابل دیدگان پدرت سر افرازم کن.راستش را بخواهی از روی پدرت هم خجالت میکشم.عزیزم،اینجا برای داشتنت دست به هرکاری زدم،هزار درد را متحمل شدم،من خودم را همین حالا مادر میدانم برای داشتنت از یک مادر واقعی هم بیشتر سختی کشیدم،بی منت!!!اما هیچکس مرا مادر خطاب نمیکند.میدانی تا تورا نداشته باشم هیچکس مرا مادر حساب نمی آورد..عزیزترین آرزوهایم،بیا و رویاهایم را سرو سامان بده
تیکرم به وقت مرخص شدن پسرامه 💔بله من یک جفت دوقلو دختر دارم وقتی دوقلو هام ۲ ماه بودن بازم باردار شدم اونم دوقلو خداخواسته بود قصدم سقط بود اما الان عاشق پسرامم پسرام ۱۳ خرداد ۱۴۰۱ ۲۵ هفته و ۴ روز به دنیا اومدن میشه برای سلامتی هر ۴ تاشون صلوات بفرستین ممنونتونم به امید روزی که پسرامم ببرم خونه و هر۴ تا بچمو صحیح و سالم بزرگ کنم
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اول متخصص داخلی برو ،راهنماییت میکنه،نکنه فتق شکمی شده باشی!
فتق شکمی چطوریه ؟ با سونومشخص هست
هنوز مادر نشدم،اما میدانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده.دلم لک زده برای کودکی که جای خالی اش تنها دغدغه زندگی ام شده.دلبندم هنوز ملاقاتت با خدا تمام نشده!تمام گفته ها وناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تورا در آغوش بگیرم.بیا ک دیگر تاب نگاهای سنگین جماعت را ندارم!بیا و در مقابل دیدگان پدرت سر افرازم کن.راستش را بخواهی از روی پدرت هم خجالت میکشم.عزیزم،اینجا برای داشتنت دست به هرکاری زدم،هزار درد را متحمل شدم،من خودم را همین حالا مادر میدانم برای داشتنت از یک مادر واقعی هم بیشتر سختی کشیدم،بی منت!!!اما هیچکس مرا مادر خطاب نمیکند.میدانی تا تورا نداشته باشم هیچکس مرا مادر حساب نمی آورد..عزیزترین آرزوهایم،بیا و رویاهایم را سرو سامان بده
هنوز مادر نشدم،اما میدانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده.دلم لک زده برای کودکی که جای خالی اش تنها دغدغه زندگی ام شده.دلبندم هنوز ملاقاتت با خدا تمام نشده!تمام گفته ها وناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تورا در آغوش بگیرم.بیا ک دیگر تاب نگاهای سنگین جماعت را ندارم!بیا و در مقابل دیدگان پدرت سر افرازم کن.راستش را بخواهی از روی پدرت هم خجالت میکشم.عزیزم،اینجا برای داشتنت دست به هرکاری زدم،هزار درد را متحمل شدم،من خودم را همین حالا مادر میدانم برای داشتنت از یک مادر واقعی هم بیشتر سختی کشیدم،بی منت!!!اما هیچکس مرا مادر خطاب نمیکند.میدانی تا تورا نداشته باشم هیچکس مرا مادر حساب نمی آورد..عزیزترین آرزوهایم،بیا و رویاهایم را سرو سامان بده
هم میتونی دکتر گوارش بری هم جراح اما مامانم اول رفت گوارش اون تشخیص داد دارو داد بعد مامانم خودش رف ...
مشکلشون چی بود ورمم کرده بود نافش ؟ ببخشید میپرسم
هنوز مادر نشدم،اما میدانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده.دلم لک زده برای کودکی که جای خالی اش تنها دغدغه زندگی ام شده.دلبندم هنوز ملاقاتت با خدا تمام نشده!تمام گفته ها وناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تورا در آغوش بگیرم.بیا ک دیگر تاب نگاهای سنگین جماعت را ندارم!بیا و در مقابل دیدگان پدرت سر افرازم کن.راستش را بخواهی از روی پدرت هم خجالت میکشم.عزیزم،اینجا برای داشتنت دست به هرکاری زدم،هزار درد را متحمل شدم،من خودم را همین حالا مادر میدانم برای داشتنت از یک مادر واقعی هم بیشتر سختی کشیدم،بی منت!!!اما هیچکس مرا مادر خطاب نمیکند.میدانی تا تورا نداشته باشم هیچکس مرا مادر حساب نمی آورد..عزیزترین آرزوهایم،بیا و رویاهایم را سرو سامان بده
هنوز مادر نشدم،اما میدانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده.دلم لک زده برای کودکی که جای خالی اش تنها دغدغه زندگی ام شده.دلبندم هنوز ملاقاتت با خدا تمام نشده!تمام گفته ها وناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تورا در آغوش بگیرم.بیا ک دیگر تاب نگاهای سنگین جماعت را ندارم!بیا و در مقابل دیدگان پدرت سر افرازم کن.راستش را بخواهی از روی پدرت هم خجالت میکشم.عزیزم،اینجا برای داشتنت دست به هرکاری زدم،هزار درد را متحمل شدم،من خودم را همین حالا مادر میدانم برای داشتنت از یک مادر واقعی هم بیشتر سختی کشیدم،بی منت!!!اما هیچکس مرا مادر خطاب نمیکند.میدانی تا تورا نداشته باشم هیچکس مرا مادر حساب نمی آورد..عزیزترین آرزوهایم،بیا و رویاهایم را سرو سامان بده
سمت چپ دو انگشت اون طرف تره نافش خیلی درد میکرد در حدی ک مامانم میوفتاد رو زمین نمیتونس رو پاش وایسه از شدت درد معلوم شد یه قسمت رودش از جاش زده بیرون ک خیلی کمه نیاز ب عمل نداره فقط دارو هاشو بخوره و گرمی جات درست میشه ولی دکترا بهش میگن فتق نافی
هنوز مادر نشدم،اما میدانم که خیلی دلم برای کودک نداشته ام تنگ شده.دلم لک زده برای کودکی که جای خالی اش تنها دغدغه زندگی ام شده.دلبندم هنوز ملاقاتت با خدا تمام نشده!تمام گفته ها وناگفته ها را تحمل کردم تا روزی تورا در آغوش بگیرم.بیا ک دیگر تاب نگاهای سنگین جماعت را ندارم!بیا و در مقابل دیدگان پدرت سر افرازم کن.راستش را بخواهی از روی پدرت هم خجالت میکشم.عزیزم،اینجا برای داشتنت دست به هرکاری زدم،هزار درد را متحمل شدم،من خودم را همین حالا مادر میدانم برای داشتنت از یک مادر واقعی هم بیشتر سختی کشیدم،بی منت!!!اما هیچکس مرا مادر خطاب نمیکند.میدانی تا تورا نداشته باشم هیچکس مرا مادر حساب نمی آورد..عزیزترین آرزوهایم،بیا و رویاهایم را سرو سامان بده