یه شب قبل نامزدی اومد خونمون سر بزنه تا پاسی از شب موند اصلا دلش نمیومد بره الهی
منم موهام بلند بود باز گذاشتم ببینه حسرت بخوره
فردا شبش هم رفتیم آتلیه انقد خجالت میکشید
خدایا شکرت که هوامو همه جوره داشتی حتی تو بدترین شرایط و جایی که اصلا فکرش نمیکردم خدایا مراقب دخترکم باش میخوام بهترین تو اخلاق و رفتار باشه موفق و با خدا و مردم دار باشه خدایا تو تربیتش بهم کمک کن
من شب اول ماه رمضون محرم شده بودیم قرار بود عید فطر هم جشن بگیریم ...
تو این تایم به خاطر اینکه روزه هامون مشکل دار نشه همسرم خودش نمیومد خیلی پیشم فقط چت میکردیم ...ولی شب جشنم وقتی اومد ارایشگاه دنبالم مث دیوونه هاوایساده بود میخ من شده بود جوری که ارایشگر از خنده کف زمین بود.. تو اتلیه هم عکاس کلی بهمون خندید واقعا جوری رفتار میکرد انگار به عمرش دختر ندیده
سال 88 بود و شهرستان و ماها کلا تواون محله به دنیا اومدیم و بزرگ شدیم و قدیمیا همو میشناختن و عیددیدنی هم میرفتن خونه ی هم و چیز عجیبی نیس فک کنم الانم برن
یجوری تعریف میکنین حسودیم شد😭😭😭دعا کنین منم ازدواج کنم از این لحظات قشنگ برام پیش بیاد😘
خدای من شکرت🌷انرژیِ مثبت یعنی امیدوار باش ، یعنی دعا کن ، یعنی بخند ، یعنی به چیزهای خوب فکر کن ، به روزهای خوب فکر میکنم ، میخندم ، و با دلی سرشار از امید ؛ برایِ آرزوهام دعا میکنم و بلند میشم ، چرا که میدونم هیچ دعایی ، بدونِ تلاشِ منمستجاب نخواهد شد ☺️✌️