من انقد خجالتی بودم شوهرمم پرو تو عقد بودیم چادرمو جلوش در نمیوردن یه بار مامانم خونه نبود اومد خونمون چادرمو مانتومو روسریمو بزور در اورد بوسم کرد گفت حالا جلوی من با چادر راه میری از اون موقع خجالتم ریخت😅
دوس بودیم. اتفاق خاصی نبود ک تعریف کنم
😂😂😂
اره یه تاپ بندی و یه ساپورت توری .. موهامم باز بود .. تازه عقد کرده بودیم کسی خونه نبود زنگ زدم یواشکی اومد . چشاش چارتا شد 😍😍😍 نمیتونم توصیفش کنم یجور بچه گانه ای شدیدا ذوق کرده بود ..بعد نیم ساعت یهو مامانم اومد از پنجره پرید تو حیاط و از دیوار حیاطپرید تو کوچه رفت😂😂😂😂
از قبل ازدواج میشناختیم همو
همیشه همونجوری بودم دیگه
تازه اولین بار شلوارک کهنه پام بود که خیسم بود، با بچه ها داشتیم حیاط میشستیم اندازه پارکینگ شهرداری😐
داشتم با جارو میون اون خیسی، عربی میرقصیدم واسشون😌🤦🏿♀️
حالا بلیز شلوار هیچ
اولین بار خونه خودمون باتاپ شورت بودم هنگ کرده بود
بلوز شلوار که نمیدونم همون پس فردای عقد که اومد خونمون
ولی بعد از عقد رفتیم اتلیه من روی پیراهنم به جای شنل، کت کوتاه پوشیده بودم تو اتلیه کتم رو با احتیاط و اروووووم و با کلی خجالت دراورد
اره شبی که عقد کردم اومدیم خونه شام که خوردیم مهمونا که رفتن من رفتم لباس هامو در اوردم بلوز شلوار اومدم شوهرم ذوق مرگ شد بعدشم که دیگه رفتیم تو اتاق +18 میشه
