همه چی خوب بود تا زمانی که میخاستیم پسرمو ختنه کنیم شوهرم هی گیر میداد کمتر بریم خونه مامانم اینا در صورتی که پدر و مادر جز خوبی کاری نکردن کل سیسمونی رو بابام داد بدون اینکه شوهرم دست تو جیب کنه گفتم بعد ختنه بریم خونه مامانم چون من نمیتونم تنها باشم اون گفت نه منم بی خیال شدم رفتیمو پسرمو ختنه کردم مامانم هی اصرار کرد بریم اونجا ناهارم بخوریم ما رفتیم پسرم خیلی بی قراری میکرد منم حالم خیلی بد بود براشم وسیله زیاد نیاوردم
من ريخته ام در رگ تو شیره ی جان❤هی چرخ بزن در من و دل را بتکان❤این هم نفسی، چه حس و حالی دارد❤ در پیکر من دو قلب دارد ضربان💞21آذر99 بی بی چکم مثبت شد خدایا هزاران بارشکرت😍😍پسرم مبتلا ب هیپوسپادیاسه سوالی داشتین خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم اگر اطلاعاتی هم در این زمینه دارین ممنون میشم بهم بگین❤️
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
مامانم هی اصرار کرد بمونیم منم گفتم باشه یهو شوهرم قهر کرد بلند شد بره گفتم وسیله هاشو بیار گفت خودت ...
ناراحت نشی ها.. ولی از قبل گفته بود نرید..... یعنی حرفاتونو زده بودین.....
بعد اینکه نرفتن خونه ی کسی دال بر بد بودن طرف نیست
برای سلامتی و تعجیل ظهور آقامون...حضرت عشق.... مهدی فاطمه صلوات.....شمایی که میخونی..🤨 تویی که دعات میگیره و ما خونه خریدیم از دعای خیرت،واسه سلامتی پسرم هم دعا کن😔
روز بعدشم زنگ زدم گفت به من چه اصلا تا آخر عمرت اونجا باش منم کوتاه اومدمو برگشتم بعد چند روزم با هم خوب شدیم حالا امروز با اصرار من قرار شد شام بریم خونه مامانم اونم قبول کرد من زود تر رفتم گفتم تو واسه شام بیا اومد بالا وسایلو بیاره بعد رفتو پیام داد مامانت باهام گرم نگرفته و میام دنبالت