نمیدونم والا اخه باشه و تو عذاب باشه چه فایده از صبح بیدار میشه تا شب بیست مدل دارو بعدم هر کاری بخواد بکنه با کاردرمانی و آخرم آینده نداشته باشن
صد بار میگم خوب شه و اگه نشه اصلا نمیخوام اصلا نه ظرفیتش دارم و نه روحیشو ۵ ماهه الان زندگیم جهنمه اصلا صبح نمیخوام پاشم به اون بچم اصلا نمیرسم به همه چی حس منفی دارم فقط سعی میکنم جلو شوهرم و بچم و اطرافیان خودمو حفظ کنم اما سخته و گاهی از یه ور میزنه بیرون
تو کار خدا موندم تو شانس خودم موندم کلی ازدواج فامیلی داریم اینوری و اونوری همه دوتا بچه دارن و همه خداروشکر سالم شانس من اینجوری شد
بازم میگم فقط من اینجوری نیستم خیلیا هستن
نمیدونم خواهر جان فقط برای هممون صبر میخوام
خدا به قلب هممون آرامش بده
به نظرم شما هم یه کم خرج کن حالا یا ای وی اف یا آزمایش ژنتیک بده و طبیعی باردار شو تا از فکرش در بیای خداروشکر کن که جلو چشمت نیست و عذابشو نمیبینی
نمیگم درد من بدتره ولی اینکه هر روز جلو چشماته و عذاب بکشی خیلی بده
از خدا میخوام هیچ مادری با بچش امتحان نشه خدا بهت صبر بده و دردتو کم کنه ولی اگه بچه دیگه ای نداری حتما بهش فکر کن تا حالت بهتر بشه ایشا