اونروز کوشیش گذاش خونه رفت از مغازه ی چی بخره منم بهش شک کرده بودم اصلا نمیزاش گوشی رمزش بدونم یا ببینم منم فهمیده بودم رمزش چیه رف بیرون اومد گوشیش چک کردم دیدم با ی زن خیلی خوب حرف زده بوس از لبات من عاشق توام تو عاشق یکی دیگه منتظر موندم نیومدی نزنگیدی تازه ی عالمه از پیاماش پاکیده بود فقط ی جاش دیدم اون زن کثافت نوشته بود زنت میفهمه هااا
دیگه ب کل شکستم دستام پاهام میلرزید اومده نتونستم خودم کنترل کنم گفتم تو خجالت نکشیدی بهم خیانت کردی اومد گف من بهت خیانت نکردم گفتم پس اون کیه توگوشیت گف من گوشیم هیچی نیس گفتم بده نشون بدم داد دید دارم میرم جایی ک توش حرف زده بود زود گوشی از دستم قاپید گف من هیچی نیس تو گوشیم گفتم برات متاسفم خدا لعنتت کنه برگش گف تو ب گوشی من دس زدی گفتم اره اومد کتکم زد دوتا سیلی زد منم دستم گذاشتم گلوش گفتم زنتم حق دارم کثافت اونم گف هر غلطی میخوای بکنی بکن من هیچکاری نکردم گفتم اون زنیکه کیه گف ب تو ربطی نداره