تو دوران عقد فقط مناسباتا زنگ میزدم . هر دو هفته ۳ هفته یه بارم شوهرم میبرد اونجا منو
دعوتی نبود
۲۵ مرداد ۱۴۰۰ نحس ترین روز زندگی من بود … روزی که از خواب پاشدم گفتم صبحانه بخورم به بابا زنگ بزنم حالشو بپرسم اما …. گفتن یتیم شدی … بدبخت شدی …. دیگه زندگی برام تموم شد … همون روز همون ساعت من مردم … لطفا برای پدرم و ارامش خودم یه صلوات بفرستید 😔😔😔 خیلی زیاد محتاجم ….
تازه بخاطراون دوروزدرهفته که خونه خودمون بودم وشوهرم میومدخونه ما، میگفتن کم میای خونه ما😂
خواب امام زمانودیدم ده سال پیش تاکیدکردک یارای من چادرین اینوبروبه همه زنابگومن خودم سعادتشوندارم اماگفتم وظیموانجام داده باشم وحرف ایشونویه جای عمومی بذارم ک ببینن خانوما...........https://harfeto.timefriend.net/16484834867011 اگه راضی هستی برای سلامتی بچم یه صلوات بفرست مرسی💖
اونم کم میومد . ما اکثرا میرفتیم بیرون رستوران و پارک و اینا
همسرم مثلا هفته ای یه بار میومد
۲۵ مرداد ۱۴۰۰ نحس ترین روز زندگی من بود … روزی که از خواب پاشدم گفتم صبحانه بخورم به بابا زنگ بزنم حالشو بپرسم اما …. گفتن یتیم شدی … بدبخت شدی …. دیگه زندگی برام تموم شد … همون روز همون ساعت من مردم … لطفا برای پدرم و ارامش خودم یه صلوات بفرستید 😔😔😔 خیلی زیاد محتاجم ….