کسی که قرار بود باهاش هماهنگ بشیم گفت که ساعت یک اونجا باش. ما ساعت یک اونجا بودیم ، خیلی سریع کارامون به ترتیب انجام شد و من رفتم بالا بلوک زایمان . اونجا یه اتاق بزرگ بود که قبل زایمان مامانا اونجا منتظر میموندن و تخت داشت . چندتا اتاق جدا هم داخلش بود که یکی از اونا اتاق زایمان طبیعی بود که من قبلا دیده بودمش و قصد داشتم اونجا زایمان کنم که قسمت چیز دیگه ای بود .
خلاصه فهمیدم همه از صبح زود اومدن اونجا و کلی الاف شدن . بعضیاشون داشتن نهار میخوردن که عجیب بود برام چون من قرار بود چند ساعت ناشتا باشم. دیگه بعد از تکمیل پرونده رفتم رو تختم منتظر موندم تا صدام کنن . زیاد طول نکشید که صدام کردن . پرستارا اومدن سوند وصل کردن که به نظرم ازار دهنده ترین قسمتش همین بود .