2777
2789
عنوان

رمان

68 بازدید | 3 پست

سلام خوبید

یه رمانی بود چند سال پیش خونده بودم یه ددختری بود پزشک بود اولش از تو بیمارستان شروع میشه که دختره از تو اتاق عمل اومده بیرون همینجور تو راه رو پوششو در میاره دختره یه بیماری داری که باید بهش یه امپولیرو بزنن تا خوابش بببره اگ اون امپولو نزنن دختره میره تو کما دختره قبلا ازدواج کرده بوده یه روز شوهرش اینو میزاره میره همون اول رمان دختره وقتی میخواستش سوار ماشین شه میخواد بیفته زمین که یه پسره ای میگریتش دخترم تا چشمش به چشمای پسره میفته خوابش میبره بعد این پسره به عنوان روانپزشک میاد شبا خونه اینا تا دختره خوابش ببره یک روز دختره میفهمه این همون شوهر سابق خودشه

یک چیز دیگم که ازش یادمه اینکه دختره از شوهر سابقش حامله میشه همون دوسال پیش که ترکش کرده به خاطر حفظ ابروش بچه رو میدن خواهرش که بچه دار نمیشه بزرگ کنه اسم بچم ستارس

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز