بهترین دیالوگی که توی عمرم شنیدم:امروز می خواهم به مصاف تزویر بروم که بدترین آفت دین است. تزویر با لباس دیانت و تقوی به میدان می آید. تزویر سکه ای است دورو، که بر یک رویش نام خدا و بر روی دیگرش نقش ابلیس است. عوام خدایش را می بینند و اهل معرفت ابلیسش. و چه خون دلها خورد علی از دست این جماعت سر به سجود آیه خوان و به ظاهر متدین...💔
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خوب من،هنر عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها... زندگی ست دیگر...همیشه که همه رنگهایش جور نیست،همه سازهایش کوک نیست، باید یادگرفت با هر سازش رقصید،حتی با ناکوک ترین ناکوکش...اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن! حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمی گردد،به فرصت هایی که مثل باد می آیند و می روند و همیشگی نیستند؛به این سالها که به سرعت برق گذشتند،به جوانی که رفت، میانسالی که می رود،حواست باشد به کوتاهی زندگی ! زندگی به همین آسانی می گذرد...
ممنون میشم برای مادرشدنم صلوات بفرستید❤خدایامیشه بغلمو با دستات پر کنی؟ آخه مامانم میگه: دستای خدا به لطافت نوزاد تازه متولد شدس❤عاقبت در یک شب از شب های دور ،کودک من پا به دنیا مینهد...،آن زمان بر من ،خدای مهربان ،نام شور انگیز ❤مادر ❤مینهد......... و بالاخره در تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۵ منم مادر شدم و نام شورانگیز مادر، به منم تعلق گرفت خدایاشکرت😭😭
تو خونه ما فقط من روزه میگیرم که ناهار هر چی باشه افطار میخورم...سحرم که کلا پا نمیشم..امشب مهمونی دعوتیم افطار نمی دونم چی دارن... جوجه یا شله زرد یا حلیم چیزی بخور افطار
خوشا به بخت بلندم که تو در کنار منی....تو هم قرار منی هم تو بیقرار منی...