بچه ها من هفته دوازدهم بارداری ام از صبح تا شب تو خونه تنهام و همسایه مادر شوهرم هستم هیچ کدوم از فامیل های من اینجا نیستن شوهرم صبح میره سرکار شب که برمیگرده میره خونه مادرش تا اخرشب اونجاست وقتی هم میاد خونه خودمون نه حرفی میزنه نه چیزی میره تو گوشی تا خوابش ببره یا بعضی وقتا قلیونشو میبره میره تو حیاط بعد میاد میخوابه تو طول روز حتی یک بار هم به من زنگ نمیزنه وقتی هم من زنگ میزنم میگه چی میخوای سریع حرف بزن با این حال که شغلش ازاده و وقت واسه حرف زدن داره نمیدونم چکار کنم 😭
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
نمیدونم چی بگم،چرا مردا انقد بی احساسن بعضیاشون؟واقعا چشونه؟چرا گیره همچین مردایی ی زنه بی احساس نمیاد ک انقد از بی مهری عذاب نکشن؟
❤خدای مهربونم تو تنها دلخوشیه زندگیمی🌸حسِ بودنت قشنگترین و بهترین حالِ خوبِ منه🌸دوسِت دارم و عاشقتم قدِّ بزرگیه خودت🌸خیییییلی افتخار میکنم ب داشتنت و این افتخارو با هییییچ چیزی تو دنیا عوض نمیکنم🌸پشت و پناهه همه ی بنده هات باش🌸تکیه گاهه امن و مهربونِ من و عزیزای دلِ منم باش🌸ممنون ک هستی و حتی ی ثانیه منو ب حالِ خودم رها نمیکنی🌸با وجودت کنارم خوشبخترین و خوشحالترینم🌸این حسِ قشنگِ آرامشو ازم نگیر🌸بذار تا ابد دلم قرص بمونه با داشتنت❤ (اون لحظه هایی ک ب صفر میرسیدم و فقط تو بودی کنارم و جزء تو پناهی نداشتم رو یادته خدا،یادته اون شب و روزارو،یادته با چ سختی و ترسی میگذشتن،ولی گذشتن چون تو بودی و خواستی،چون ی لحظه تنهام نذاشتی،تو اوج بی کسی و ناامیدی درست تو لحظه ی آخر خودتو نشونم میدادی،اگ نمیومدی و ب دادم نمیرسیدی معلوم نبود چی میشد،ولی تموم شد و بخیر گذشت،خدایا مث اون وقتا و همیشه،کنارم بمون و حتی ی ثانیه پشتمو خالی نکن ک بدون تو فاطمه دیگ فاطمه نیست😔)