همسرم كلا تو خونه ست،كارش با كامپيوتره،از هم صبح كه ميشينه رو صندليش تكون نميخوره هيچ كاري نميكنه تمام خريد و كارا و بچه يه تنه با منه،حالا اينا به كنار يك كلمه باهام حرف نميزنه هيچي،اگرم من بگم پاشو يه بيرون بريم بيشتر وقتها نميادبعدم غر ميزنه،انقدر خودخوري ميكنم كه سمت چپ بدنم هميشه درد ميكنه پنهوني تو اتاق از تنهايي گريه ميكنم فقط مساله مالي رو حل ميكنه بمنم كار نداره نميگه كجا ميري كجا مياي خيلي تنهام البته بگم قرص اضطراب و افسردگي هم ميخورم شما تو اين شرايط بودين چيكار ميكردين؟ميشه كمكم كنيد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عزیزم ببین اول با خودت رو راست باش ببین چی میخواهی بعد با خودش صحبت کن اگر نفهمید با خانواده خودت صحبت کن بعد اگر نشود به خیر ختم با مشاور تا انتها طلاق بگیر ممکنه این وسط یا بخودش بیادیا خودش راضی به طلاق بشه ولی تو راحت میشی و امید بخدا باشه و از هیچی نترس چون ترس انسان نابود میکنه