2777
2789

تو تاپيكهاي قبليم گفتم كه با شوهرم پيش خونوادش دعوا كرديم و شوهرم پته من و پيش اونا ريخت رو آب پدرش هم گف كه جدا شين و شوهرم هم گف به پدرش كه به خاطر بچه تحملم كرده و فلان شبش هم شوهرم و كشيد برد چون ميخواست همه بدونن ولي من به خاطر بچم موندم خونم به خونوادمم هيچي نگفتم فرداش مجبور شد بياد خونه تا ٧ روز حرف نزده بوديم امروز با هم حرف زديم فهميدم كه پدرش بهش گفته تو خونه اي كه قبلاً مينشستيم زن صاحب خونه بهش گفته من به پدر شوهرم فحش دادم و اينا

منم واقعيتش ٦ سال پيش بود اصلاً يادم نمياد

در كل من هميشه احساس ميكنم زير نظر خانواده شوهرمم حتي احساس ميكنم شنود گذاشتن تو خونم

آخه بعضي وقتا يه چيزايي رو ميدونن آدم شاخ در مياره حالم اصلاً خوب نيست خودم و قوي كرده بودم تصميم گرفته بودم بجنگم و به شوهرم ثابت كنم همه چيو ولي با شنيدن اين حرفش احساس ميكنم تو خونه خودمم امنيت ندارم😔😔

شوهرم عاشقانه من و دوس داشت ولي خيلي تغيير كرده

بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش!
پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

شوهرت شاید حرفا رو بهشون میگه 

طول عمر آدمی نیم نگاهی بیش نیست، وای از این بی حرمتی با جان انسان میکنند، در دنیایی ک هیچ کس بی عیب نیست چه کسی  می‌تواند تو را مقصر بداند، در قضاوت همه حق را ب تو دادند ولی، نکته اینجاست ک من راز نگه دار ترم 
سعی کنید زندگی رو به مسیر برگردانید  گذشته هم بذارید کنار خصوصا شما که آقاتون این همه  د ...

الان هشت روز بود با خودم ميجنگيدم به خاطر زندگيم ولي احساس نا امني خيلي سخته هصوصاً كه شوهرم حرفم و قبول نداره

به جون بچمون قسم خورد كه اولين بارش بوده و تا حالا هيچي نگفته

اگه شنود گذاشته باشن ک جرمش خیلی سنگینه قطعا خودشون هم میدونن

طول عمر آدمی نیم نگاهی بیش نیست، وای از این بی حرمتی با جان انسان میکنند، در دنیایی ک هیچ کس بی عیب نیست چه کسی  می‌تواند تو را مقصر بداند، در قضاوت همه حق را ب تو دادند ولی، نکته اینجاست ک من راز نگه دار ترم 
اگه شنود گذاشته باشن ک جرمش خیلی سنگینه قطعا خودشون هم میدونن

چيكار كنم 

ميخوام برم از زن صاحبخونه بپرسم ببينم راس گفتن اون راپرت داده

ولي ميترسم ميترسم به پدر شوهرم بگن زندگيم از هم بپاشه

چيكار كنم  ميخوام برم از زن صاحبخونه بپرسم ببينم راس گفتن اون راپرت داده ولي ميترسم ميترسم به ...

سعی کن همسایه ها رو زیاد دخالت نده ب زندگیت، شوهرت هم بفهمه ناراحت میشه 

طول عمر آدمی نیم نگاهی بیش نیست، وای از این بی حرمتی با جان انسان میکنند، در دنیایی ک هیچ کس بی عیب نیست چه کسی  می‌تواند تو را مقصر بداند، در قضاوت همه حق را ب تو دادند ولی، نکته اینجاست ک من راز نگه دار ترم 
اگه شنود گذاشته باشن ک جرمش خیلی سنگینه قطعا خودشون هم میدونن

يكيم كه خيلي با سياستن همه چي رو يه جوري تزريق ميكنن به شوهرم 

شوهرم ميگه اونا فرشتن

منم همه چي رو ميتونم تحمل كنم الا ايني كه واسم بپا بذارن به خدا خيلي سخته از وقتي شوهرم اين و گفته دلم هري ريخته

تو زندگي همه يه رازهايي دارن كه هيچ وقت نميخوان هيشكي بدونه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز