2777
2789

خونه پدرمم به خاطر مشکلی که با همسرم داشتم و از طرفی کروناش مثبت شد و قرنطینه شد منم بار دارم دیگه موندنی شدم

دیشب از ساعت هشت یه حسی بهم میگفت پاشو برو خونه ببین شوهرت داره چیکار میکنه منم هی نرفتم ساعت یازده بود انگار یه نفر منو کشید برد اونجا خاستم زنگ بزنم بیاد منو از سر کوچه بیاره خونه یه دفه یه پسر اخوند بود  ریش داشت و لباسش تا یقه کیپ بود اومد گفت ابجی هوا تاریکه بزار تا هر جا میری همراهت بیام گفتم دستت درد نکنه منو برد دم خونه خدا خیرش بده و رفت درو وا کردم رفتم دیدم بساط پهن کرده داره شیره میکشه ..شوکه شدم  فقط اشک میریختم گفتم زندگی من و این بچه رو نابود کردی گفت به جون خودت به جون بچه معتاد نیستم و نمیکشم امشب دعوامون شد خیلی بهم فشار اومد ..بهش بها ندادم گفتم گناهکاری این بچه حقش این نیست من حقم این نیست گفت اره بهت ظلم کردم غلط کردم بخدا اعتیاد ندارم و اینا منم گفتم دیگه نه میخام ببینمت نه دروغاتو بشنوم و برگشتم

طلاق😢

#سخن_سلطان من را از من بخواه و در من، نه پشت نقابی زیبا یا در لباسی مجلل، هر آنچه که هستم را دریاب، شاید در تنهایی زشت من خدایی بود زیباتر از نقاب و لباس مجلل. تتلیتی اعظم قدیمی

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

باردارم 😔

وای 😢😭

#سخن_سلطان من را از من بخواه و در من، نه پشت نقابی زیبا یا در لباسی مجلل، هر آنچه که هستم را دریاب، شاید در تنهایی زشت من خدایی بود زیباتر از نقاب و لباس مجلل. تتلیتی اعظم قدیمی
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز