خب اتفاق دردناكي براشون افتاده
تو ديگه ازدواج كردي با فرض اينكه همه ب مرگ طبيعي فوت شدن بايد برا زندگيت تصميم بگيري و راه حل پيدا كني ١٣ سال گذشته
احتمالا بچه هم ك داري يعني اگر انتقال ژني هم ميخاسته انجام بشه شده
هر چند ك از پدر اين چيزا كمتر بهش ميرسه
راستش الان که دارم فکر میکنم میبینم بیشتر تحمل کردم تا اینکه بخوام درستش کنم اما خب سعی هم کردم مثلا براش تولد گرفتم یا
با مهمونی حالش خوب میشه خواعرش اینا رو دعوت میکنم که دورش باشن و حال و هواش عوض شه نمیدونم چی کار کنم دیگه
فکر میکنم برای عصبی بودنش بتونین از طب سنتی کمک بگیرین، من خودمم زود عصبانی میشم فکر میکنم آدم هایی که طبعشون صفراوی باشن اینطورن
و بعدش کمک گرفتن از روانشناس خوب (اگه از لحاظ هزینه براتون مشکلی نیست)
یا اینکه میتونین کتاب هایی که در این باره بهتون کمک میکنه را بخونین وکم کم اونارو اجرا کنین
فقط اینو بگم که همونطور که خودتون میدونین همسرتون زندگی سختی داشتن و به نظرم خیلی سخته که آدم تو همچین شرایطی ریلکس باشه
البته که حق ندارن با شما بد رفتاری کنن اما من فکر میکنم دست خودشون نیست
همسرتون رابطه شون با خدا چطوره؟
معمولا آدم های مذهبی صبر و تحمل بالاتری دارن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
