2777
2789
عنوان

دلم پره

253 بازدید | 32 پست

تا بچه ایم دوست داریم سریع تر بزرگ بشیم

وقتی بزرگ میشیم دوست داریم بچه بشیم.

بعضی وقتا ی کارایی میکنیم که تو بچگی میشه فقط انتظارشو داشت ولی الان که بزرگیم دیگه کسی از آدم نمیپذیره که واقعا خامی و بچگی  کردیم، اصلا کاش هیچوقت بزرگ نمیشدیم.

کاش بفهمیم کی داریم اشتباه میکنیم کاش بشه درستش کرد

کاش واسه جبران اشتباهات و حماقت ها و بچگی کردنامون همیشه ی فرصت باشه

هنوز باورم نمیشه اینقدر احمقانه خودم با دست خودم باعث شدم از دستت بدم که تا ابد تو قلبم جای نبودتو حس کنم، تا ابد با این حس که میتونستم به رویام با تو برسم ولی سر گندکاریام همشو نابود کردم، چرا فکر میکردم کارم درسته چرا فکر میکردم اون جوری بهتره چرا چرا؟ کاش حداقل تو می فهمیدی من بچگی کردم کاش یه شانس بهم میدادی میزاشتی کنارت میموندم آخه من از بچگی دوست داشتم😭

دنیای آدم بزرگا اونقدرا هم قشنگ نیست.

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

ولی میشه هیچوقت بزرگ نشد☺این مربوط ب خودته 

بزار بقیه نپذیرن اصلا مهم نیس 

هنوز لی لی بازی میکنم 

هنوز میرم شهربازی 

هنوز بلند میخندم 

هنوز هروقت دلم بخاد مسابقه دوییدن میزارم با دوستام 

هنوز تو خیابون از روی موزاییکا یکی درمیون راه میرم 

هنوز میرم رو مبلا و بالا پایین میپرم 

هنوز عروسک بغل میکنم 

هنوز گل بازی میکنم 

هنوز بجای عروسکام حرف میزنم 

هنوز وقتی از دست کسی ناراحت میشم پن دیقه بعد یادم میرع 

هنوز واسع خریدن پاستیل پامو زمین میکوبم 

هنوز بهم خیلی خوش میگذرع

من 18 سالمه.... :)

چیشده عزیزم؟میشه واضح توضیح بدی؟

من پسر داییم رو از بچگی دوست داشتم ولی خودش نمیدونست، تا اینکه چند ماه پیش ازم خواستگاری کرد ولی از شانس بد من موقعی بود که من اصلا شرایط روحی خوبی نداشتم یجوری باهاش چت کردم که فکر کرد سرگرمیشم، بعد خودم متوجه شدم رفتم باهاش چت کردم از دلش دربیارم شرایطم رو براش توضیح دادم باهام اوکی شد، ولی سر کوچکترین چیزا ازم ایراد میگرفت سر استوری، دوستام، کافه، منم هی سر به سرش میزاشتم، ولی بهش گفته بودم از بچگی دوسش دارم، باهام خداحافظی کرد، بعد چند بار خودش اومد بهم پیام داد منم فکر کردم دوستم داره، بعد دوباره میرفت اخرین بار خودم رفتم سمتش بعد باهام خیلی بد برخورد کرد خیلی، گفت بدرد هم نمی خوریم تو عشق کافه ای من متنفرم منو تو مثل هم نیستیم دوست داشتن تو چیزی رو حل نمیکنه باهام خداحافظی کرد بعد فرداش خودش بهم زنگ زد خیلی خوشحال شدم فکر کردم میخواد باهام باشه باهاش خیلی صادقانه و خوب چت کردم ازش کلی عذر خواهی کردم بابت اشتباهات قبلا چون من رفتارام یجوری بود فکر کرده بود دچار دوگانگی ام، ولی واقعا شرایطم خیلی بد بود نمی تونستم درست فکر کنم ولی بهم اعتماد نکرد ولی نپذیرفت گفت فقط اومده از دلم دربیاره و بره، منم هی اصرار کردم دیدم باهام خوب شد که دلم آروم گرفت، بعد ازم راجع به انداممو اینا پرسید سایز سینه و اینا ولی گفت فکر بد نکنم، منم فکر نمی کردم منظور بدی داشته، بهش گفتم، بعد دیدم راحع به علایق جنسیم میپرسه، گفت ازدواج کردیم چیا دوست داری، منم روم نمیشد چیزی بگم ولی خیلی اصرار کرد منم بهش گفتم نظرمو و هر چی میدونستم، بعد ازم عکس تنمو خواست من بهش ندادم گفتم تا شب عروسیم میخوام پاک باشم، ولی قبلش عکس با لباس داده بودم عکس خودمو ینی معلوم بود با کی داره چت میکنه، اونم ازم خداحافظی کرد گفت قسمت بود قسمت میشیم اگه نه حلالم کن، حرفامونم بین خودمون میمونه و مندو از قلب و ذهنت بنداز بیرون ولی رفت به خانواده اش گفت ابرومو برد، شمارمم پاک کرد، این قضیه مال 5 ماه پیشه، الان من موندم با حس دوست داشتنم با غروری که دیگه له شده و آبرویی که برام نزاشته ولی نمیدونم چرا هنوز دوسش دارم.

من پسر داییم رو از بچگی دوست داشتم ولی خودش نمیدونست، تا اینکه چند ماه پیش ازم خواستگاری کرد ولی از ...


:) 

ی مدت چشاتو ببند و گوشاتم کر 

بزا هرکی هرچی ک میخاد بگه مهم نیس 

اونیک مث اسب رفته یروز مث صگ برمیگرده 

زمین گردع 

تو ببخشی هم خدا جای حق نشسته 

روزی و ببین ک اون ب پات افتاده 

ب این رویات باور داشته باش و شک نکن ک ی روزی اتفاق میفته

من پسر داییم رو از بچگی دوست داشتم ولی خودش نمیدونست، تا اینکه چند ماه پیش ازم خواستگاری کرد ولی از ...

عزیزم اون بره دوراشو بزنه بعدک دید کسی مث تو پیدا نمیکنه بر میگرده سمتت فقط صبر داشته باش سمتش نرو دیدیش اخم کن باهاش حرف نزن خودش جذبت میشه

مردا عاشق زنای مغرورن عاشق زنایی هستن ک پسشون میزنه ن آویزون و دم دستی

:)  ی مدت چشاتو ببند و گوشاتم کر  بزا هرکی هرچی ک میخاد بگه مهم نیس  اونیک مث اسب ...

خودمم همین فکرو میکنم، ولی خیلی مغروره بنظرت بازم برمیگرده؟ بدبختی بهمم شک کرد انگار فک کرد تجربه رابطه داشتم، ولی من تاحالا هیچ کاری نکردم با هیچ پسری وارد هیچ رابطه ی بدی نشدم ولی کو باور اون.

عزیزم اون بره دوراشو بزنه بعدک دید کسی مث تو پیدا نمیکنه بر میگرده سمتت فقط صبر داشته باش سمتش نرو د ...

آره راست میگی، اخه منم از بچگی دوسش داشتم ولی همیشه باهاش سرد بودم طوری که اصلا خودش متوجه نشده بود بهش حسی دارم حتی باهاش حرفم نمیزدم، از این ناراحتم چقدر خودمو کوچیک کردم سرش. امیدوارم اینجوری بشه. 

خودمم همین فکرو میکنم، ولی خیلی مغروره بنظرت بازم برمیگرده؟ بدبختی بهمم شک کرد انگار فک کرد تجربه را ...

بیخیالش بهش فک نکن اگ میخای برگرده

هرچی بیشتر فک کنی اون دورتر میشه 

بزار بفهمه دیگ اون ادم قبل نیستی باید برا بدست اوردنت تلاش کنه

اون الان میگ اون ک هروقت بخامش دم دستمه چون دوستم داره بعد میره دنبال دخترای نایاب توام مغرور باش و جلوش آدم حسابش نکن نزار بفهمه هنوزم دوسش داری

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز