بچه ها احساس میکنم اتفاق های عجیب داره برا میافته مثلا همین چند روز پیش واسه تعطیلات نوروز رفته بودم واسه استراحت خونه خالم ی شب خیلی دیر وقت خوابیدیم مثلا دو اما چون من ی فیلم هم داشتم نگاه میکردم دیر تر شد مثلا سه شد .امیدم بخوابم چون خالم کنارم بود و روی زمین جا پهن کرده بودیم برگشتم با خودم زیر آب گفتم همینشم خیلی دیر کردی بگیر بخواب بعد ی لحظه احساس میکنم دیدم ک ی دست از کنار خالم به حالت بای بای دستشو تموم میده دسته خیلی سفید بود منم سریع بلند شدم فک کردم نور چراغ افتاده رو دست خالم و خالمه ک شنیده گفتم بگیر بخواب و دست تکون داده اما دیدم ک خالم دوتا دستم حلقه کرده از پشت و خوابیده
حتی صبحشم از خالم پرسیدم گفت نه بابا و فلان .
فراموش کرده بودم اما الان واضح جلو چشممه ...
تورو خدا نیاین ی دفعه بگین جن بود چون واقعا میترسم 😐 بازم افتاده واسم از این اتفاقا