چیز های زیادی توی نت دیدم که بچه رو بردن دکتر واسه ختنه یا دندون پزشکی و آزمایش و ...
و بچه بیقراری کرده و مادره گفته دکتر بزار آرومش کنم بعد ادامه بدید
بعدش دکتر و پرستارها مادر و پدر رو کردن بیرون و گفتن بزار کارمان رو بکنیم ، ما دکتریم، بلدیم
بعد هم به علت خطای پزشکی بچه از خونریزی یا ایست قلبی یا ترس و اضطراب وشوکه شدن زیاد اتفاقی براش افتاده ....
من خیلی اضطراب میگیرم از اینکه دخترم رو ببرم دکتر و اونها با بچه م بد رفتاری کنن یا اذیت کنن و من وقتی میخوام چیزی بگم اضطرابببب میگیرم و دست و پاهام میلرزن و نمیتونم حرف بزنم .شما چیکار میکنید در این شرایط با توجه به اینکه دیگه نمیشه به دکتر ها اعتماد کرد
یه بچه سه ماهه رو برده بودن واسه ختنه که پاییز به میکرده و مادرش میگه دکتر چشم هاش یه جوری شده و دکتر اجازه نداده مادرش آرامش کنه و گفته من کارم رو بلدم و بچه به علت دوز بالای لیدوکائین ایست قلبی میکنه و خیلی های دیگه .
کمککک دلم خیلی میتپه از این فکر ها و بد رفتاری دکتر ها و چه جوری وقتی بچه رو اذیت کرده و مثلا بلد نبودن رگ بچه رو بگیرن چیکار کنیم
یکبار بچشم رو بردم آزمایش و پرستاره صبحونه نخورده بود و پاهای بچشم رو عین چی گذاشت وسط پاهام که تکون نخوره و بچه طی اون پنج دقیقه که پرستاره میخاست رگ بگیره گریه میکرد و من ترسو هم هیچی نگفتم چون اضطراب گرفته بودم که چی میشه اگه حرفی بزنم و مقصر نشم