دوماه پیش مامانم اینا فرش خریدن چون مامان بابام سرکار میرن صبا خونه خونه نیستن قرار بود فرش هم بیارن خونمون شلخته بود بعد ساعت یک ظهر زنگ زدن که فرشارو بیارن منم هول کردم اخه وضع خونه بد بود به خواهرم گفتم بیاد خونه رو تمیز کنن منم بدو بدو ایفونو برداشتم هول بودم تند گفتم الان میام پایین بعد سریع گفتم نه نه بفرمایید بالا خواهرم غش کرد از خنده دلم میخاد برم تو افق محو شم خیلی سوتی بدی دارم رفتم چادرمو سر کردم امضا کردم حالا خوبه یارو به روی خودم نیاورد خیلی بد بود هول بودم اصلا
تو سوتی ندادی اصلا ولی برای من بد بود