طلاق ! خب بشوره دلش میخواد به همه چیه همه کار دارید
گاهی برای ما سبزی خوردن میفرسته بعدشم ما تو خونش غذا میخوریم فکر میکنم مرغ هم اونجا میشوره سینکش کوچیکه یه بارم خانوادم رو پاگشا کرده بود تو عقدم برنج رو با شیلنگ توالت ابکش کرد من فکر کردم همون یع بار بوده وای باورم نمیشه انقد بی فکرن
و نذارین دیدگاهتون با موارد اینطوری اینقدررر قابل تغییر باشه.
کمی ثبات💜
🤍💜 هر آنکه جانب اهل خدا نگه دارد خدایش در همه حال از بلا نگه دارد حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست که آشنا سخن آشنا نگه دارد 🤍💜 در رابطه با داستانم: با قلم نه چندان خوبم آمیخته با ناااگفته های تلخ و گفته های آمیخته با احساسات و نیمچه خلاقیت داستان سرایی ام 🤍 داستان رو قریب به دو سال پیش نوشتم به دیدگاه مقاله یا رمان یا غیره ... بخوانید. درس عبرت و نکات مفید رو در ذهن بسپارید و تمام!!! پس خواهشمندممم دوست عزیز و مهربانم از احساس ترحم و دلسوزی و گرفتن شماره و آیدی و ایمیل و عکس من و پیام های ترحم آمیز خودداری کنید !!! چون هدف از نوشتن گذشته ها،جلب توجه و ترحم نبوده و از اینکه این حس رو به من القا نمیکنید ممنونم 💜!! بعضی از کسایی که داستانم رو میخونن میخوان بدونن الان چطورم ! من خوبم بدنیستم! شما چطورید؟☺️