بچه ها لطفا میشه بیاین خواهش میکنم 🥺🥺🥺

میفهممت میدونی برای من برعکس بود من تو فاز عاشق شدن نبودم یروز یه پیامی ازش روگوشیم دیدم که باهام ازدواج میکنی گفتم چی میگی گفت جدی میگم فکرکردم مرده سرحرفش میمونه احساس حالیشه اما خب وقتی اونقدد وابستم کرد که خودش میدونست چطوری نابود میشم اما رفت گفت تو مقصر بودی حلالم کن خداحافظ گفتم نه حلالت نمیکنم حرفات یادم میمونه چقدر دعا چقدر رویا چقدر حرفا همممش تو دلم میمونه کی پیدا بشه اینارو به من بگه اصلا بگه بعدش جای ذوق کردن باید یاد تو بیفتم که. کلا عشق رو کور کرد من فکرمیکردم عشقو مقدس میدونه راحت شونه خالی نمیکنه برای همین عاشق شدم اما حالا به هیچ پسری نه حسی دارم نه بحث ازدواج میشه با این که همه ازدواج کردن رفتن من تمایلی نشون میدم حس میکنم وقتی فکرم پیش اینه زندگی با یکی دیگه خیانت میشه به اون طرف

دقیقا منم اول عاشقش نبودم اینقدر اومد دورم و حرفای قشنگ قشنگ زد و محبت کرد که ناخواسته خر شدم و وقتی از من مطمئن شد شروع کرد به اذیت کردن

دقیقا همه حالاتی که داری رو دارم همیشه حرفای قشنگش که چقدر با دروغ خامم کرد تو ذهنمه همیشه تو ذهنم دارم باهاش سر میکنم اگرم کسی بیاد سمتم حالم ازش بهم میخوره دست خودم نیست دیگه هیچ حسی به کسی ندارم تموم دنیا برام تو وجود اون خلاصه میشه منم مثل تو حس میکنم وقتی فکر و ذهن و قلبم پیش یه کسی دیگس خیانته اگه برم با یکی دیگه کل جوونیم حروم یه آدم عوضی شد بازم برو خداروشکر کن خداحافظی کرده و رفته ما باهم اوکی بودیم داشتیم چت میکردیم نیم ساعت قبلش بعد یهو سر هیچی بدون هیچ حرفی رفت که رفت نهایت نامردی رو در حقم کرد اصلا شوکه شدم مات و مبهوتم بخدا حالم افتضاح تر از حد تصوره

عزیزدلممم امضاتو تازه دیدم قربونت برم چقدر میگذره از رفتن اون شکلیش؟ میدونی خداحافظی کردن خوب نیست چرا میگی بروخداروشکر کن خداحافظی کرد میدونی وقتی پیام خداحافظشو دیدم چقدر شوکه شدم قلبم درد گرفت از ۱۲شب تا صبح من نشستم فقط به اسمون نگاه کردم گفتم صبح شو صبح شو الان که میگم گریم گرفت

نامه ای که براش نوشتم خیسه خیس شد میگفتن اگه ببینه اشکاتو رو کاغذ حتما برمیگرده اما گفتن وقتی نامه رو دادیم گفت چی کنم گفتیم بخون برای تو نوشته گرفت انگار که قبض اب برق داره میخونه یا یه مطلب درسی دریغ از یه تغییری توی چهره اش یا چشماش سرسری خونده و گفته خب چی کنم الان من اصلا زیر چشمم بعد اون گود افتاد اینطکری به این شدت نبودم سفیدی موهام شدید زیاد شد هعیییی دوستم چی بگم عشق به نرسیدنشه اما خوش بحال اونی که اون توچشماش نگاه کنه و یه دوستت دارم واقعی بهش بگه من حالتو میفهمم ولی چاره ای جز گدروندن نداریم من سراغ قرص برنجم رفتم قبلش گفتم بگید نیاد سرخاکم بچه نبودما حرفام از سربچگی‌باشه ۲۵سالم بود

اما خب تقدیر به تحمل کردن بود تا راحت شدن نشد که برم راحت بشم 

خدا نکنه مهربونم بخدا نمیدونم بگم چقدر از رفتنش گذشته چون اصلا نمیتونم بفهمم چی شد و کی رفت دقیقا حالمو بد میکنه خودمم گیجم و سر در گم بخدا منم همه حالتاتو دارم میدونست اگه یه روز نباشه چه حالی دارم اما الان رفت برای همیشه مدام دارم گریه میکنم منم موهام مثل یه پیرزن سفید شده به اندازه ای که خودم تعجب میکنم از این حجم سفیدی یهویی مو زیر چشمام انگار دو متر چاه حفر کردن و سیاه سیاه شده همیشه دارم از سر درد عذاب میکشم و حالت تهوع دارم غذا زیاد نمیتونم بخورم

میگم خداحافظی بهتره چون هم میدونستی که رفته و مثل من تا یه مدت انتظار بیخود نکشیدی تکلیفتو روشن کرده هرچند نامردی بوده هم حداقل میگی ارزش یه خداحافظی رو داشتم من همیشه وسط گریه هام یادم میاد حتی ارزش یه خداحافظی خشک و خالیم نداشتم بعد ۹ سال خیلی سخته بخدا خیلی سخته بدون خداحافظی رفتن بدتره باور کن نامردی رو در حق من تموم کرد منو تا تونست خام حرفاش کرد و بعد که فهمید حسابی عاشق و وابستش شدم رفت اونم بعد ۹ سال بدون هیچ حرفی خوشبحال اونی که برای همیشه اونو داره کاش من جای اون بودم😭😭😭😭😭😭 نمیدونم با خاطره ها چه غلطی بکنم دلم میخواد فراموشی میگرفتم

منم. چندباری گفتم برم پرت کنم خودمو زیر ماشین برم کما بعد فراموشی بگیرم اما ابجیم میگفت اومدیم شانست نرفتی کما دستو پات شکست میخای تا چندوقت بمونی تو گچ 

مثل خنگا میرفتم دانشگا از الاچیقی که مینشستیم عکس میگرفتم همه بودناشو مرور میکردم کلاسم نداشتیم میرفتیم اخه فقط برای این که پیش هم باشیم

رفتم اینستا عکسشو لایک کردم زد بلاکم کرد. عکسی که خودم ازش گرفته بودم

بخدا شبیه همیم درکت میکنم من آرزو میکنم برات آرامش پیدا کنی نمیگم فراموشش کنی که میدونم محاله

هییی نمیدونم چرا سرنوشتم این شد خدا برا هیچ کس نخواداین تجربیات تلخو

منم حق ندارم اینستاشو داشته باشم از همون وقتام که بود فالوم نمیکرد😭😭😭 الان که دیگه هیچ

نمیدونم شاید اگه راه تضمینی خودکشی وجود داشت این کارو میکردم

تک تک حرفایی که بینمون رد و بدل میشد رو جایی بخونم یا بشنوم یا گریم میگیره یا خنده تلخ همراه با حسرت وای که چقدر دلتنگ جونم گفتنشم وقتی صداش میکردم خوشبحال اونی که برای همیشه سهمشه😭😭😭😭

ممنونم مهربونم همچنین برای خودت ایشالا خدا آرامشو به دلت برگردونه

فقط لحظه مرگمون میتونیم دوباره اون روزهارو ببینیم خیلی سریع از جلوی چشممون رد میشن

منم دلم تنگ شده برای صداش برای حرفاش حتی برای اون قولایی که چقدر فکرمیکردم واقعیه

عزیزدلم توکل کن بخدا نماز بخون بگو با این که حکمتت صلاحت با خواسته من یکی نبود بازم شکرت اونقدر بزرگی که همه چیو میدونی ما فقط ظاهرو میبینیم شاید آینده خوبی باهاش نداشتیمو تو نجاتمون دادی اما ما همش با گله و شکوه میایم صدات میکنیم

من اینارو گاهی اوقات به خودم میگم

وای وای از صداش نگو که دیوونم نکرده نداشتن صداش

بلور کن منم فقط با همین چیزا زنده موندم که شاید خدا چیزی میدونسته که نخواسته و نشده چیکار کنم راهی جز این ندارم

قربون دلت بشم خداکنه برگرده نامه به فرشته نگهبانش رو امتحان کن 

خدا نکنه مهربون

میشه بیای خصوصی؟

اره عزیزم پیام دادم بهت

ممنونم گلم