دختر خاله شوهرم خیلی لوس بود لباسای بارزمیپوشید مدامم کیک میپخت میاورد خونه مادرشوهرم ماهم نامزد بودیم
مادرشوهرمم هی پز کیک اونو میداد
همه که سرگرم بودن رفتم رو کیک نمک ریختم معلوم نشد چون روش بگین پودر داشت اورد گذاشت جلو شوهرم گفت سمیه پخته
تا ملت کردن دهنشون صورتشون عنابی شد واخ واخ😀