من 18 سالمه رشته پزشکی قبول شدم
مامان بابام 3 سال پیش جدا شدن
از بابام متنفرم
با مامانم زندگی میکنم و عاشششقشم فرشتمه
مامانم خیلی سخت گیره
بیشتر وقتا عصبیه
سعی میکنم درکش کنیم و دوست پسرمم خیلی کمکم میکنه
ولی مامانم اصلا درکم نمیکنه و اعصابم خورده
دوست پسر دارم و خیلی خیلی خوبه و همممیشه درکم میکنه و همه جا کمکم میکنه
حتی داره کمکم میکنه که اجنماعی بشم
و رابطم با مامانم بهتر بشه
ولی من افسردگی دارم و دوست پسرم دو سه بار گفته که هرموقع خاستی بهم بگو بریم دکتر تا بهتر بشی
خیلی دوستش دارم ولی از دوست داشتن زیاد میخام باهاش کات کنم هرچند میدونم بدون اون نمیتونم...ولی میگم لیاقت منو نداره اوم خیلی مهربونو خوبه 😢