سلام دوستان
مادر شوهر من خیلی مشکل روحی روانی داره واقعا قرص اعصاب میخوره ولی امشب که برای عید دیدنی از شهر دیگهرفته بودیم اونجا به اسم بی اعصابی چنان دعوای بزرگی با شوهرم به پا کرد که پاشدیم از خونش زدیم بیرون اومدیم خونه خواهرشوهرم.
خیلی ناراحتم و گریه کردم. به منم توهین کرد. بچم از ترس گریه میکرد وحشی شده بود شوهرمم از بس داشت از شور به در میکرد زد رو میزش با مشت که شیشه میز هم شکست و همه چیز ریخت و خونه زندگیش افتضاح شد
شما جای من باشید دیگه نمیرید هرگز؟ چه عکس العملی باید داشته باشم الان؟
شوهرم فکر کنم قصد داره دوباره بریم اونجا تا هرجور شده آشتی کنیم و با کدورت از شهرشون نریم.