دوستان من یه پسرخاله دارم که خیلی خوشتیپه از اول رو من کراش داشت از بچگی هوامو داشت اونا ک ازدواج فامیلی کردن میدونن چی میگم تقریبا 17 سالگیم به من پیام داد منم نه قبول کردم نه رد > از اونور کنکور اون چیزی که مامان من میخواست قبول نشد استخدام مشاوره نمیدونم چی رفت خلاصه منم اونموقع تو چت روما پلاس بودم دوباره اومد طرفم
🙄😅
منم رد کردم چون پشت سرش حرف زیاااااااااااااااااااد بود بعد این شروع کرد کارای نامیزون گل میزد و هزار تا کار تا اینکه خاله کوچیکم گفت که این از خانواده اش بریده دانشگاه نمیره بهش پیام بده منم ندادم تا اینک خودش پیام داد
با عنوان تاپیکت موافقم و خارج میشم😁
یه موزم برمیدارم
قطره چکون شماره n
من که قطره چکون ببینم گزارش میزنم.
بقیه رو نمیدونم
خو
بعد گفت ک بیا باهم باشیم من فکرم زندگیو ایناس منم گفتم که فکرت زندگیه که اوضات اینه؟ بعد شرط گذاشتم براش که ترک کنیو اینا فیلم هندی تقریبا بعد یه مدت من کنار میکشیدم دوباره گرم میشدم چون واقعا پشتش حرف بود
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
