اگر کسی تجربه داره کمک کنه.اگر کسی روانشناس هست کمک کنه.
یه برادر کوچکتر از خودم دارم وارد سن جوانی شده که پشت کنکور داره میخونه برا امتحانش،مدتی هست ذهنش درگیر شده و تمرکز نداره، اخیرا اومده به مادرم گفته دختری را بهش علاقه داره،در حالی که حتی قیافه اون دختر را زیاد ندیده و حتی باهاش حرف هم نزده فقط چند بار از دور دیده شه.حال امکان ازدواج براش ممکن نیست و نمیخوایم ذهنش درگیرتر بشه ،من پیشنهاد دادم که مادرم دروغکی بگه اون دختر را پرسیدن گفتن چند ساله نامزد داره ، به نظرتون چه چاره داریم آیا راه دیگری هست ؟ باید فراموش بشه چون اصلا توهم دوره نوجوانی و جوانیه به نظرم.