خوب اون شوهرت که عقل نداره البته ببخش که میگم ولی دوس ندارم سر چیزای الکی شوهراتون بهتون حرف بزنن.خواهر یه ضرب المثلی هس میگه هیچ وقت قایقتو الکی تکون نده یهو دیدی چپه شد .به هرحال هیچی نگو بزار به خیروخوشی تموم شه اعصاب ندارما😂
خیلی برام سواله خانمایی که همسرشون شدیدا بی اخلاق و بی درکه
شوهراتونو از کجا پیدا میکنید؟
چرا اینارو برای زندگی انتخاب میکنید؟
خیلی دلم شکست از اینکه بعد ۴ سال جای اینکه منو از خودش بدونه بگه میرم پیش قک فامیلت آبروریزی. مثلا من زنشم و آبرو عزتم باید واسش مهم باشه. حالا ادمیم نیست که نفهم بتشه تو حرف زدن. امشب خواهرش یه رسیور ۵۰۰ تومنی خریده ۹۰۰ سرش کلاه گذاشتن بعد میگه جلوش حرف نزنیم ناراحت نشه.
خاک.....خاک....تو سر زنهایی که شوهرهاشون عصبین بمیریم بهتره اینه که با اینا زیر یه سقف باشی منم مشگل تو رو دارم الانم اینقده فکرم مشغوله که بیخواب شدم منم روانی کرده بیست ساله دارم میکشم روز به روزم بدتر میشه
چ غلطا..
ماهم بارها شده تو راه مهمونی دعوامون شد...
اگ‌خونه فامیلایه ما بود شوهرم بااخلاق گندش ابرو ادمو میبرد هیجوره نمیشد ارومش کرد😏
ولی خونه ننه ابجیش خودش بود سریع کوتاه میومد میگفت معدرت میخوام...
ی بار تو مهمونی خونه ابجیش سگ محلش کردم مهپونیو گوفتش کردم تا بفهمه چ حسی داره...
از اون ب بعد ادم شد
شوهر من آبرو بره با مادرش رفتیم دراور بخریم من گفتم این رنگو میخوام متوجه بودم مادرش میگه قشنگ نیست و شوهرم الکی یه عیب میزاره روش. گفتم بهش مامان داره میگه این رنگ تو قبول نمیکنی با بداخلاقی رفت جلو گفت الان با مادرم رودررو میکنم آخرشم یکیو پسندیدم یهو گفت اصلا نمیخوام بخرم و جلو مادرش دعوا کرد
شوهر منم اوایل خیییلی ضایعم میکرد یعنی پودر میشدما...
منم اونموقعه جلو خونوادم اون کارارو باهاش میکردم😏
اصن مایل ب اینکار نبودم ولی خب خالی میشدم...
ولی الان دیدم جلوش وایسادم ادم شد..
بهش گفتم جایی میریم زرررر زیادی نزن اصن زر بزن وقت بامن حرف نزن فک کن من تو جم نیستم😏
شوهر من خیلی مغروره. وقتی این حرفو بهم زد گفتم نمیام دیگه خونه مادرت و برگشتم اون موند و دنبالم نیومد وسط راه پشیمون شدم گفتم خدایا سپردم به تو نزار آبروم بره و همه بفهمن. برگشتم. بعدشم نزدیک خونه مادرشوهرم طلافروشیه رفتم النگومو که شکسته بود عوض کردم دو گرمم گزاشتم روش تا حالمو خوب کنم
پس اخرش نرفتی خونه مادرشوهرت؟؟
