از لحاظ روحی ترکیدم
از اینور بیماری دخترم(تو تاپیک های قبلم هست )
از اونور دوری از خانوادم و اینکه نمیتونم برم پیششون بخاطر کرونا و دخترم
دلم ی حال خوب میخواد
دلم میخواد یکی زندگیمو بزنه رو دور تند یا ک از خواب بیدارم کنه بگه پاشو چقدر می خوابی..
ن شوری ن شوقی..
کلی آرزو داشتم برای خودم...میخواستم ارشد شرکت کنم و استخدامی...
اونا ک نشد هیج...
امروزم دخترم ی ست لوازم آرایش داره از این پلاستیکی ها...اونو برداشت دیدم داره موهاشو شونه میکنه و سعی میکنه تل به موهاش بزنه...
اخه بمیرم براش ک نوه اش ریخت