2777
2789

میگم ای آهنگ سرنوشت همایون شجریان چقد زیباست به موضوع تاپیک ربطی نداره فقط چون داشتم گوش میدادم گفتم

دیروز شیطان در گوشم زمزمه می‌کرد:در این طوفان نمیتوانی دوام بیاوری  امروز من در گوش او زمزمه کردم : ‌‌‌*****"من خود طوفانم "*****

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

این خیلی باحاله😄 من کلی وسیله پیدا میکنم از گوشه کنارا

رفتم رو صندلی پنکه دیواری تمیز کنم پایش در رفت افتادمورو میز تلویزیون تلویزیون افتاد مجسمه هام هم شکستن خودمم داغون شدم تمام پهلوم کبود بود. 😕😕😕😞صندلی کامپیوترم شکست 😣

 اگه دوست داشتی تایپیک عمل لاپراتومی بخون شاید به دردت خورد 😎خدا جونم مرسی یه دختر  ناز ویه پسر جیگر بهم دادی باباشونو نگم دیگه خودت می دونی 😄😄😄😄 😍😍😍لطفا مواظب خانواده چهار نفره ما باش 😍😍😍 😍😍من یک دختر یک همسر  یک مادرهستم   به وجود خودم افتخار می کنم 😋   من یک خانه دارم یک خانه داره شاغل عاشق کارای هنریم کارم بافته بافت عروسک  لباس وشال وکلاه☺ برا سرانجام رسیدن کارم خیلی تلاش کردم 💪کلمه نمی تونم در فرهنگ لغات زندگی من وجود نداره😎 کاری نیست که نتونم انجام بدم من یک زن هستم 😊😊😊😊خدایی سوال کردی جواب می دیم ریپلای نمی کنی یه لایک بکن 

خیلی سال پیش خانواده از قبل عید رفته بودن سفر من خونه مونده بودم و کلی کار و مهمون‌هایی که معلوم بود نیمه دوم عید میان😅 زنگ زدیم یه خانمی امد چند روز در ریلکس‌ترین حالت ممکنه دیوارا و کابینت‌ها رو پاک کرد و گفت من فرش نمیشورم کمرم درد میگیره منم هی گفتم چه کنم چه نکنم زنگ زدم قالیشویی طرف یه حالتی که انگار جراح مغز و اعصابه گفت دیر تماس گرفتید الان وقت نداریم منم خودم یه ۶ متری شستم دیدم خیلی هم سخت نیست ولی وقتی خیس میشدن نمیشد پهنشون کرد منم زنگ زدم نامزدم گفتم خانواده‌ام نیستن بیا خونمون اون بدبخت هم امد و ۶ تا ۱۲ متری رو باهم بردیم بالا شستیم و انگار نه انگار ولی الان جوری شدیم که توان شستن یه استکان هم نداریم 


رفتم رو صندلی پنکه دیواری تمیز کنم پایش در رفت افتادمورو میز تلویزیون تلویزیون افتاد مجسمه هام هم شک ...

یاااا مکه مکرمه چه خبرررتوووونه😄،خیلی مواظب باشین سلامتی تون مهم تره ❤

خیلی سال پیش خانواده از قبل عید رفته بودن سفر من خونه مونده بودم و کلی کار و مهمون‌هایی که معلوم بود ...

یکی تعریف میکرد که یه خانومی اومد فرشا رو بشوره گفت سخته شوهرم رفت کمکش،اون آبو میگرفت شوهرم میشست 😂😂تازه ناهارشم که خورد رفت خوابید شوهرم همچنان میشست🤣🤣🤣 

وقتی دخترم کوچولو بود دمه های عید بعد کلی خونه تکونی و خستگی رنگ زدم پرستارش بیاد پیشش بود منم رفتم دانشگاه اومدم خونه دیدم مانیتور شکسته به پرستارش گیر دادم گفتم چی شده همش میگفت نمیدونم به خدا سارا بود از دخترم پرسیدم چی شده گفت مامان خواستم برات عیدی کادو کنم کاغذ کادو رو گذاشتم اینجا رو زمین اشاره کرد بعد اونو انداختم روش بعدم گفت بوم ترکید نمیدونم چرا   ناراحت بود فکر کنم خواستم کادو بدم به تو ناراحت شد میخواست کادو بدمش به بابا قهر کرد فکر کنم هرچی هم نازش کردم دیگه آشتی نکرد

دیروز شیطان در گوشم زمزمه می‌کرد:در این طوفان نمیتوانی دوام بیاوری  امروز من در گوش او زمزمه کردم : ‌‌‌*****"من خود طوفانم "*****
یا خدا،خدا خودش رحم کرده اگه رو خودش میفتاد چی

اره پرستارش رد کردم رفت

دیروز شیطان در گوشم زمزمه می‌کرد:در این طوفان نمیتوانی دوام بیاوری  امروز من در گوش او زمزمه کردم : ‌‌‌*****"من خود طوفانم "*****
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792