زنگ زده میگه فلان قدر خرج کرد تا بسوزی چقدر سوختی😞میگم مبارکه به من چکار داری مار خودتو کن میگه نه شما گفتید کم خرج کن من بیشتر خرج میکنم تا بسوزید در صورتیکه من اصلا این حروف نزدم
منم با داداشم تازه دعوام شد انگار کوزت گیر اورده همش باید کارای خونه رو من بکنم حالا باز خوبه داداش تو داره ازدواج میکنه میره اما داداش من ازدواج کن نیست خودمم 29سالمه مجردبختم بسوزه هی روزگار
من متاهلم ۱۳ساله ازدواج کردم شوهرم هم وضعیتش بد نیست اما برادرم هر چی داره از بابام میگیره
دقیقا کارایی که برادرم با من کرد.چقدر شبیهیم.پیش زنش انقدر تحقیرم کرد میرفت براش انگشتر میخرید پزشو به من میداد یا من چیزی میخریدم میگفت این که چیزی نیست من برا زنم بهتر از اینشو میخرم. الان دیگه گذاشتمش کنار و قطع رابطه
فقط دنبال اینه که از بابام بکنه من هم کاری ندارم وقتی میبینه کاری ندارم و بی تفاوتم بیشتر حرص میخوره اما دلیل این همه بد بودنو نمی فهمم
عقدش دقیقا سال نو هستش به نظرتون اگر نرم خیلی بد هستش؟
بنظرم هر ان چیزی که باعث ازار روحی و روانی ادم میشه باید به راحتی کنار گذاشته شود.
مگه ما چقدر تو این دنیا وقت زندگی و خوشبختی داریم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
