این سوتی تازه اتفاق افتاده واسم
خونه پدرم بودیم همه دورهم نشسته بودیم
خاهرم داشت میگفت شوهرش خیلی زود از خواب بیدار میشه
منم سریع گفتم خوشبحالت
من هی باید بمالمش بمالمش بمالمششششش تا بیدار شه
خونه رف رو هوا اصن😂بخدا من منظورم این بود ک پشتشو بمالم تا از خواب پاشه فقط بد گفتم😅
خیلییی خجالت کشیدم جلو همع ابروم رف
دیگ بعد اون نرفتم خونه بابام🤦♀️