2777
2789
عنوان

از بچگی ..

214 بازدید | 16 پست

تو بازی های گروهی من آخرین نفر انتخاب می شدم

تو مدرسه

تو کوچه

یا هر جای دیگه، هیچوقت زیاد برام مهم نبود یعنی مجبور نبودم راجع بهش فکر کنم، فکر می کردم خودم تنهایی از پس کارا برمیام تا اینکه زمان شروع دانشگاه که دنبال خوابگاه می گشتم متوجه شدم عملا کسی نمی خواد با من هم اتاقی شه ...حدود چندهفته رو تنها گذروندم

غم تو را زدست آسان ندهم

خب چرا؟

واسه رسیدن ب اهدافم واسم دعا میکنی؟🥺تیکر بارداری نیست😊من همتونو دوس دارم خب؟مهربون باشیم❤🧡💛💚💙💜🤎🖤🤍💖❤🧡💛💚💙💜🤎🖤🤍💖❤🧡💛💚💙💜🤎🖤🤍💖❤🧡💛💚💙💜🤎🖤🤍💖❤🧡💛💚💙💜🤎🖤🤍💖❤🧡💛💚💙💜🤎🖤🤍💖❤🧡💛💚💙💜🤎🖤🤍💖❤🧡💛💚💙💜🤎🖤🤍💖

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چرا پَسِت میزدن؟ 

باز شوهر بی بهانه با ادایی کودکانه هیکل چون استوانه میکند غر غر به خانه یادم آید روز اول گردنش گج. دست و پا شل پیش بابا موش میشد سر خیش تا گوش می شد دختری افتاده بودم مهربان و ساده بودم نرم و نازک شاد و چابک چشمهایم همچوو آهو عطر موهایم چو شب بو می شنیدم از لب او : حرفهایی همچو جادو : من غلام خانه زادت جان دهم هر دم به یادت گر نیایی خانه ی من میگریزد روحم از تن بعد از آن گفتار زیبا خام گشتم من همانجا 😄 شد به پا جشن عروسی کیک و شام ودیده بوسی بعد از آن دیگر ندیدم هرگز آن اوقات بی غم قسمتم یک مرد جاانی اندکی لوس و روانی بی اراده همچو یابو پر خور و مغرور و پر رو هرکه کرد این دوره شوهر خاک بر سر گشت و حیران شد پشیمان شد پشیمان شد پشیمان 😂😂                     
چرا پَسِت میزدن؟  



راستش دلیل قبل از ۱۹ سالگیو نمی دونم

ولی حدس می زنم تو خوابگاه به خاطر جو دانشگاه بود

احساس مزخرفی بود

آخه هم رشته ای های من از دانشکده من کم بودن

غم تو را زدست آسان ندهم

ازین به بعدم بهش فکر نکن

دوتا حالت کلی داره.وقتی نمیپذیرنت یا کم هوشی و سرگرم کننده نیستی

یا باهوشی و آدما نمیتونن کنار تو اون کسی باشن که دلشون میخواد.تو اونجوری که از نظراتت برمیاد اون باهوشه هستی

این مردمو به حال خودشون بزار.تو حتی از پشت یه کاربری هم دوست داشتنی هستی.آدم باید کور باشه که انرژی و مهر تورو نبینه

ازین به بعدم بهش فکر نکن دوتا حالت کلی داره.وقتی نمیپذیرنت یا کم هوشی و سرگرم کننده نیستی یا باهوش ...


فدات..❤

در واقع همین کارو کردم، رهاشون کردم

راستش  بعد از یه مدت اوضاع روبه راه شد


غم تو را زدست آسان ندهم

میدونی که منم تجربه ی مشابه داشتم... فقط برات یه آرزو میکنم.اگه قراره احساسات و داراییهات و باقی زن ...

ممنون عزیزم😚

من برات چند تا آرزو می کنم..

یکیش اینه که یه روز هرچقدر می خوای آزاد باشی ..

دومیش اینه که تو یه گروه موسیقی نوازنده اصلی باشی

غم تو را زدست آسان ندهم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792