اره ولم نمیکرد میگفت بیام خونت واسه عقدت ارایشت کنم از شوهرت پول بگیر خریدای عقدتو باهم بریم!!! روز عقد بیام قندتو بسابم
بیام خونتون روز قبل از عقد نون و پنیر سبزی عقدت رو درست کنم گیفت درست کنم
همش از شوهرم سوال میکرد میگفت دوستش داری ؟ قدرش رو میدونی؟ میگفت اوخی شوهرت خیلی آقاست 😍 دوستاش کین؟ داداش هاش مجردن؟ داداش خودت مجرده؟😤 و ......
ولم نمیکرد 😔 راحت شدم دیگه سعی میکنم بیرحم باشم دلم واسه کسی نسوزه