خیلی دلم گرفته بچه ها دو ساله ازدواج کردم از اینور پا روی دلم گذاشتم هی باشوهرم مدارامیکنم وسازگاری دوساله یه خرید خوبی نکردم پول خرج نکردم بنده خدا شوهرمم همینطور تلاش میکنه ولی نمیرسیم همش میره قسط وام و خوراک خلاصه چن وقت پیش پول گرفتم از خانوادم تا شوهرم خریدوفروش ماشین خارجی کنه پیشرفت کنیم افتادیم تو چشم یکی از دوستای مجردش که دوست خانوادگی بودن پیداش شد تو زندگیمون هی میومد به بهانه دلتنگی وناله میکرد شوهرمم دلش میسوخت بعد خبری ازش نشد تا چن وقت پیش رفته شکایت شوهرمو کرده خودشو زده گفته کار شوهرمه تا دیه بگیره 😔 خیلی رفتیم تو دادگاه تا امروز فهمیدیم رفته شاهد خریده شاهداشم قسم خوردن قاضی گفته باید بعد عید برید پیش قاضی دیگه 😔رفته گفته ساعت ۱۱شب شوهرم با چوب تو خیابون زدتش درصورتی که اون مدتی که اومده بود رفت امد شوهرمو میدونست که من خیلی حساسم شوهرم ساعت ۹شب باید خونه باشه 😔
خدا خودش شاهده شوهرم ندیدتش اصلا چه برسه بزنه
دلم گرفته چرا خدا کاری نمیکنه بیگناهیش ثابت بشه اخه ما هنوز سنی نداریم این عذابا چیه
توروخدا دعاکنید برامون حقیقت روشن بشه اول جوونیمونه خودم ۲۳سالمه شوهرم ۲۴توروخدا برام دعاکنید نمیتونم ببینم این سالا نخریدم نگشتم حالا که یه کم جمع کردم به تهمت وناحق بدم دست یکی دیگه اگه بیگناهیش ثابت بشه نذر سفره حضرت ابولفضل کردم