شوهرم در حالت عادی خوب و آدمیه که بهم میرسه خیلی خوب بودیم اما یه مدته دعواهامون وحشتناک شده حس بدی دارم گاهی میگم آخرشه بدتر از این نمیشه فحش میده تهدید میکنه سر هر مسئله ایی آدم زود جوش و عصبی اییه پدرش هم فوق العاده عصبی بوده دست بزن داشته اذیتشون کرده خیلی اصلا گاهی ازش میترسم به خاطر دخترم موندم نمیدونم احساس میکنم اینقدر همه کار کرده من نرفتم خیالش راحته نمیدونم وقتی آروم شد از جدایی بگم براش بترسه. آخه بخاطر بچم نمیخوام واقعا جداشم از طرفی تحملش سخت شده نمیدونم چیکار کنم
پنه تو اوج عصبانیت بزارش و برو
مثلا امروز سر یه مسئله دعوا کردیم کلی حرف بارم کرد حتی میخواست بزنه از زور فشار فقط یه مسخره از دهنم در رفت میخواست بزنه بعد فحشو.... تا عصر مهمون اومد خوب شد دوباره آخر شب اخم و تخم کرده میگه یاد حرفت افتادم بعدم دوباره فحشو و...
تو سکوت کن فقط هیچی نگو جوابش بدی بدتر تحقیر میکنه فحش میده بعد ک اروم شد خودش شرمنده میش وقتی یکی آتیش میش یکی هم باید آب بش
تنها راه واسه اروم کردن ادم عصبانی اینه ک وقتی عصبیه سکوت کنی
میخوای وارد فاز سوم زندگی یعنی طلاق بشی؟ هیچی ب بخت اول نمیرس اصلا ب طلاق فک نکن کم نیار زود تسلیم نشو تلاش کن تلقین کن ک میتونی اخلاق شوهرت خوب کنی با اخلاق خودت یعنی چی حسی ندارم بهش زندگیت خراب نکن فقط ب بدی های شوهرت فک نکن ب خاطراتتون ب خوبی هاش فک کن بلخره خوبی کردا بهت
بستگی به شوهرت داره ک چجور آدمیه
یه سری از مردا انقد مغرورن اگر حرفی از طلاق بزنی تا تهش میرن شما هم ک گفتی نمیخوام طلاق بگیرم ب نظرم راه دیگه ای رو امتحان کن خیلیا بودن ک نمیخواستن جدا شن و فقط میخواستن طرف رو بترسونن ولی براحتی ب طلاق ختم شده
واقعا نمیدونم از طرفی بچم و آبرو و بقیه....از طرفی حرفا و کارای شوهرم حالم بده نمیدونم چی میخوام زندگی سخت شده برام
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
16 ثانیه پیش
16 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
