کسیکه دوسش داشتم وقتی اومد خاستگاری به دلیل بیکاریش و دوری راه ازدواج نکردیم تا اینکه با کمک همدیگه کار دولتی پیدا کرد و مشغول شد اما برای اومدن به خاستگاری گفت خونوادم مخالف شدن و کم کم سرد شد. چند وقت یه بار شاید یه خبری بگیره و من تصمیم گرفته بودم ارتباطم رو باهاش کامل قطع کنم و تصمیم گرفتم اگه پیام داد جوابشو ندم تا اینکه یه روز پیام داد و گفت کارت دارم بیا تلفنی صحبت کنیم. منم فکر کردم قراره راجع به آینده صحبت کنیم گفتم یه فرصت دیگه بهش بدم تا بعد پشیمون نشم. وقتی زنگ زدخیلی سرسنگین برخورد کردم گفت فعلا عصبانی نباش بابت ارتقا شغلی به مصاحبه دعوت شدم تو تجربیاتتو از مصاحبه بهم بگو منم خیلی جدی بهش تجربیاتو گفتم بعدش یکم قربون صدقه رفت و بهش گفتم بازم از دوستام میپرسم تجربیاتشون رو بهت میگم. داخل واتساپ بهش گفتم چند تا پیام اخر رو دیگه نخوند در حالی که آنلاین بود و صبح پیام داد که خسته بودم خاب رفتم. هر روز هم مداوم داخل واتساپ آنلاینه و مطمئنم با کسی هست. کاش ساده نبودم و اصلا جوابشو نمیدادم. شما باشین از این به بعد چجوری برخورد میکنین؟
بنظر خودت الان پیش خودش نمیگه فعلا بذار تمرکز روی استخدامی داشته باشم.الان نوبت شماست پس.بهش ابراز ع ...
نمیدونم عزیزم آخه مدام واتساپ آنلاینه ولی من پیامش نمیدم چون همش حس میکنم با کسی در ارتباطه و این فکر تمام وجودمو گرفته. میدونم استرس داره و اون روز خیلی بهش کمک کردم و سعی کردم آرومش کنم
نمیدونم عزیزم آخه مدام واتساپ آنلاینه ولی من پیامش نمیدم چون همش حس میکنم با کسی در ارتباطه و این فک ...
بهش بگو خیلی دوست دارم و برای ازدواج فقط به تو فکر میکنم.و ازش تعریف کن.اگه از دستش بدی بعدا احساس شکست میکنی.بگو نمیخوام احساسم بهت کم بشه ولی میترسم بخاطر بی توجهی شما گرفتار سردی بشم.