دوستان در رابطه ای عاشقانه ای حیا بین دختر و پسر بالای 28 سال حفظ شده و باارزشه و حرف اولو میزنه،
و اقدام به ازدواج کردن و به دلیلی خانواده یک طرف راضی نشده باشه،
و اونها تصمیم گرفتن ادامه زندگی رو تنهایی بگذرون
و حالا 5 سال هم گذشته، و فاصله مکانی هم دارند و فقط با هم در ارتباط هستند.
هر دو مستقل و شاغل هم هستند.
اگر شما جزوی از خانواده این دو بودید چه پیشنهادی میدادین؟
برای کمک کردن به این دو فرد؟
پروفسورجان خیلی سخته که
بالاخره راضی میشن
بهم میرسوندمشون😶
برن رسمی باهم ازدواج کنن خوش باشن بچه ک نیستن ...بالاخره تو بزرگترها یه موافق هم پیدا میشه همراهیشون کنه
والا هردوتاشون که شاغلن دبگه پدر مادر چی میگه این وسط؟؟
راضی میشن اونا هم.
تازه دختر اگه بتونه ثابت کنه پسره پسر بدی نیست و باباش گیر الکی میده میتونه بدون اجازه ی پدر ازدواج کنه
من دقیقا این شرایط و داشتم و با پافشاری بهم رسیدیم اولین کار اینه ک سعی کردیم خودمون رو نزدیک هم برسونیم، از نظر کاری
به نظر من ۵ سال زیاده بهتره با خانواده در میون بزارن یواش یواش، راه حل بهتری پیر کنن برای حل مشکل تو این ۵ سال دو تا آدم بالغ چطور نتوستن راحلی یا واسطه درست کنن
خانواده اون طرف چرا راضی نیس
اصلا دخالت نمیکردم
خوشبخت شن ولی حیا حفظ شده چه ربطی داشت🤔
ازدواج کنن اگر دلیل بیخودی دارن خونواده چرا صبر کردن ازدواج کنن با هم خونواده هم میخوان راضی شن میخوان نشن
ینی طرف 30 سالشه بعد هنوز منتظره خونوادش اجازه بدن بره زن بگیره /شوهر کنه؟ 😐
این شخص بهتره یبار دیگه ب معنی ازدواج فک کنه :/
