سلام عزیزم.منم ت سن 22سالگی حدودا همین خوف و ترس عجییییییب داشتم میگفتم شب تو قبر تنها وای زمستون بارون تاریکی چی میشه چه کنم.
در حدی فکرم مشغول بود که همش فکر میکردم مرگم خیلی نزدیکه و گاهی یا حس میکردم قلبم درد میکنه و تیر میکشه.
تا اولا با روایات امامان معصوم(ع) برای این ترسم شروع کردم به خوندن زیارت عاشورا چون گفته بودن اقا امام حسین(ع) شفاعنت میکنن.هرروز خوندم واااقعا ترسم از مرگ که تموم شد و زندگیم الحمدلله با اتفاقاتی سمت معنویت رفت و راجع به مرگ خیلی چیزا خوندم در مورد دنیا و فانی بودنش و سعی برا اینکع آماده مردن باشم.شکر خدا الان نه تنهانمیترسم بلکه مشتاقشم