من عاشق دختر خالم هستم اما این عشق یکطرفس ، البته اون خبر نداره اما هیچ نشونه ای از کوچکترین علاقه ای نسبت به من درش دیده نمیشه بلکه کاملا بی تفاوته و به حساب هم نمیاره ،حتی اونقدری که با سایر پسرای های فامیل هست ، خواهشا کمک کنین و بگین که آیا راهی هست که بتونم دلشو بدست بیارم یا اینکه اگر مطمئن شدم اون با شخص دیگه ای در ارتباطه چه کار کنم یا اینکه چطور فراموشش کنم ؟ در ضمن اینکه ما تهرانیم و اونها شهرستان و پر پر در سال دوبار همدیگرو در مسافرت میدیدیم و تا پارسال وقتی باهم روبرو میشدیم اون خیلی مهربانانه رفتار میکرد. اما چند ماه بعد از این که همرو دیدیم به حد زیادی سرد شده بود اما بازم قابل قبول بود ، اما چند ماه بعد این که ما به شهرستان رفتیم دیگه واقعا رفتارش برام غیر قابل توجیه شده بود و اصلا بحساب نمی آورد.حتی وقتی می اومد به خونه پدربزرگم اگه پسر خاله های دیگه بودند به اونا قشنگ سلام میداد و اینا ، اما ما شامل این لطفش نمی شدیم و وقتایی هم که من سلام میدادم به زور با سر جواب میداد. این موضوع برام آزار دهنده بود و الان هم اذیتم میکنه .
صدای خنده خدا را می شنوی؟!دعایت را شنیده.به آنچه محال میپنداری میخندد.باور داشتم و با لطف خدای مهربونم تونستم بدستت بیارم.مخاطبم کسی نیستا!اشتباه نکنید.رشته تحصیلیم رو میگم😍. وقتی زندگی کسی رو نجات میدی😷 و حس میکنی خدا خواسته که تو وسیلش برای نجات جان آدما باشی میشه بهترین اتفاق زندگیت❤🤩💐
توی جمع که همه هستن اصلا بحساب نمیاره ، تو خلوت ولی بعضا صحبت میکنه و البته بعضا صحبت های نیمه خصوصی یا خنده دار . یا اینکه یه وقتای اندکی توی جمع به آرومی و یه وقتایی با یه خنده آرومی . ولی یه چیزی هست که منو اذیت میکنه اینه که ی مدل عجیبی به من نگا میکنه . نمیدونم آیا عجیب، احمق یا... بنظرش میام و سعی بعضی وقتا سعی میکنه من نبینم .گیج گیجم. کسی هست بتونه نظری بده؟