2777
2789

من دیشب زیر پتو با گوشی فیلم میدیدم.یهو اجیم گفت منم ببینم.گفتم نه،خوابـ.بلند شد یه شیب زد تو سرم هرچی فحش بلد بود نس

ثارم کرد گفت الی خیلی خری و خوابید

خدا پای دل ما مظلوماس:)مامان پریا.

فقط یاد اون کلیپس گنده ها بیفتید  

شده بخوای گریه کنی نتونی غرورت نذاره شده زندگی بخواد بزنه کفرتو در بیاره  هی پشت هم سیگارو یه حال بدو بیمارو غید همه چی رو بزنی از هم دل بکنی ...  نشستم به در نگاه میکنم دری که اه میکشد...

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

شیب؟؟؟؟؟؟؟؟

شیب چیه؟🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔🤔 

آروم آروم💃اومد بارون💧🌧☔شدیم عاشق💑😍زدیم بیرون👫🌂اومد نم نم🌧🌧نشست شبنم💧💃 رو موهامون💃رو موهامون🥰❤😍

اها 

یه روز زمستونی توی دانشگاه خیلی احساس داف بودن به من دست داده بود

شلوار قد نود زغالی با پافر و چکمه پوشیده بودم و خیلی متییین چون خوشتیپ کرده بودم ردیف اول نشستم

بعد یکساعت استاد استراحت داد خواستم یه کش و قوسی به پاهام بدم دیدم ای دل غافل زیرشلواری قرمز مخملی م در حالی که توی جوراب ساق بلندم کرده بودم اومده بود بیرون

جون شلوارم قد نود ‌کوتاه بود


هیچی دیگه بقیه رو خودتون تصور کنید

اینو گفتی یاد یه چیز افتادم یه بار داشتم یه فیلم نگاه می کردم داداشم یهو اومد پیشم گفت اینا حال نمیده بیا این فیلم ترسناکه رو ببین یه فیلم بود از نظر من خیلی وحشتناک بود طوری که شب اش خوابم میومد چشمام قرمز شده بود ولی نمی تونستم بخوابم رفتم دیدم داداشم راحتتت خوابیده😐😐منم حرص ام گرفت محکم اون بالش ام رو کوبوندم تو سرش  ترسیده بود داشت سکته می کرد فکر کرده بود عزرائیل اش اومده 😐😐😐😐😐😂😂😂😂

تو رو جون هرکی دوست دارید با دیدن این همه بدبختی بچه نیاریدد💔 اینو بخون 🖤و یک دقیقه روش فکر کن اگه الان بچه دارید یا باردارید امیدوارم بهترین و آزادانه ترین زندگیو براش بسازید🍃 داشتم به خدای رنگین کمون عادت میکردم که بارون اومد و یادم داد....💔🥀بچه ها نخندینا...
اها  یه روز زمستونی توی دانشگاه خیلی احساس داف بودن به من دست داده بود شلوار قد نود زغالی با ...

🤣🤣🤣🤣🤣🤣باز خداروشکر اومده بیرون من یه دقیقه فکر کردم مثلا دم آخری یادت رفته شلوار بیرون ات رو بپوشی همون شلوار قرمز تو پاته تو دانشگاه داشتم سکته می کردم 🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣یه بار چون واسه من پیش اومد وایییییی خاطرات ام زنده شد😂😂😂😂😂

تو رو جون هرکی دوست دارید با دیدن این همه بدبختی بچه نیاریدد💔 اینو بخون 🖤و یک دقیقه روش فکر کن اگه الان بچه دارید یا باردارید امیدوارم بهترین و آزادانه ترین زندگیو براش بسازید🍃 داشتم به خدای رنگین کمون عادت میکردم که بارون اومد و یادم داد....💔🥀بچه ها نخندینا...
🤣🤣🤣🤣🤣🤣باز خداروشکر اومده بیرون من یه دقیقه فکر کردم مثلا دم آخری یادت رفته شلوار بیرون ات رو ب ...

خیلی بد بود فکر کننن دخترررر

زیرشلواریم گشاد بود

جورابم رو روش پوشیده بودم

بعد قلمبه شده بود


یه بارم سالن اجتماعات دانشگاه بودیم

یه همکلاسی پسر جلوم نشسته بود

بعد که بلند شد بره

پیراهن مردانه اش که کرده بود توی شلوارش اومده بود بیرون از پشتش

و یه تی شرت آبی و یه تی شرت صورتی روشن از زیرش مشخص بود

وااای یعنی زیر لباس دو تا دیه هم پوشیده بود😂😂😂😂

منو دوستم دیدیم دوستم گفت نخند واسه خودت هم پیش میاد

 سوتی های جاریمو و حضور قاطع بنده در پاسخ دهی به سوتی های جاری جان  

قبلش بگم این جاریم یه ذره زیادی منم منم داره / منم بتونم حالش و می گیرم به جاش

برادرشوهرم برای مامانش قبلن یه تلویزیون خریده بود برده براشون داده نصب کردن -خونه جاریم بودیم مادرشوهرم زنگ زد به برادرشوهرم داشت صحبت می کرد که یهو گفت تلویزیون و روشن می کنیم چیزی نشون نمیده اینم هی می گفت فلان دکمه رو زدی پریز و چک کردی، برق وصله و فلان و بهمان - یهو جاریم صداش و ته حلقش انداخت با صدای رسا گفت احتمالا لامپ تصویرش سوخته- یه سکوتی تو خونه شد چشما همه گرد منم بهش گفتم وا اینا که لامپ تصویر ندارن مگه تلویزیون قدیمیه، و در ادامه نگاه برادرشوهرمو حس کردم که چقد سنگین شد روی زنش- یه جورایی منتظر بود تلفن و زودتر قطع کنه - تلفن و قطع کردنی همزمان گفت چی می گی تو  ال ای دی به لامپ تصویر چه ربطی داره-


جاریم ( چند سال پیش )یه ماشین هاچ بک پراید داشتن خیلی ازش راضی بودن و میگفتن کم جاست و همه جا پارک میشه دم دستی خوبه و فروختنش ولی بین صحبتاشون بازم تعریف از ماشینشون بود( منم منمش اینه ها حالاپرایده دیگه تعریف کردنش و کجای دلم بزارم)- شوهر منم پارسال دست از قضا یه 111 خرید برای کارای رومزه که یه دفه تو خونه پسرم گفت ما هاچ بک خریدیم جاریم با یه لبخند ژکوندی برگشت به پسرم گفت اون که هاچ بک نیست 111 است عشقم- حال پاسخ مرا بشنوید که گفتم عزیزم به هر ماشینی که صندوق نداشته باشه میگن هاچ بک، بچم درست می گه دیگه- یعنی صداش در نیومد تا آخر


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792